علیرضا زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اخیرا گفته است: نان فقط یک ماده غذایی کالریرسانی به بدن نیست، بلکه در فرهنگ ایرانی نان به خودی خود دارای برکت است، به همین دلیل است که نان در کشور ما تنها نیست. یک محصول مصرفی است، اما نقش استراتژیک دارد.”
بر اساس گزارش فردا، وی در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: کشور ایران بزرگ ترین مصرف کننده نان در جهان است، در ایران بین 37 تا 40 درصد نان دنیا را مردم مصرف می کنند. البته کیفیت نان مصرفی در ایران بارها مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفته است. سید حیدر محمدی رئیس سازمان غذا و دارو گفت: در حال حاضر 12 تا 28 درصد سبوس از آرد حذف می شود و کمترین میزان حذف سبوس مربوط به نان سنگک است که 370 تولیدکننده آرد در کشور داریم که 25 درصد آن است. که آرد سبوس دار تولید می کنند اما طرح غنی سازی انواع نان با پروتئین و ویتامین D که مدت هاست در دولت های مختلف مطرح شده بود در سطح کشور اجرایی نشده است.
بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط وزارت بهداشت حدود 30 درصد نان مصرفی در کشور هدر می رود. رقمی که شاید تا حدودی مربوط به کیفیت نان عرضه شده در کشور باشد. از سوی دیگر، بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم سالانه خوراکیها و آشامیدنیها در بهمن امسال 42.5 درصد بوده و این رقم برای مواد غذایی شامل نان و غلات، گوشت، شیر، پنیر، تخم مرغ، روغن بوده است. و چربی ها 45.1 درصد اعلام شده است. همچنین طبق گفته وزیر اقتصاد و بر اساس تورم اعلامی مرکز آمار و بانک مرکزی، هزینه ماهانه معیشت یک خانوار 3.3 نفره تا پایان آذرماه 23 میلیون و 500 هزار تومان استخراج شده است. . این رقم در مقایسه با پایه حقوق کارگران رقم قابل توجهی است.
بر اساس قانون، حداقل دستمزد کارگران بر اساس 2 معیار سبد معیشت خانوار کارگری و تورم در مذاکره سه جانبه کارگران، کارفرمایان و دولت تعیین می شود. با وجود برگزاری حدود 9 جلسه کمیته تخصصی دستمزد زیر نظر شورای عالی کار، هنوز سبد معیشت خانوار کارگری مشخص نشده است. با توجه به این شرایط سوالاتی از این قبیل مطرح می شود که دلیل افزایش مصرف نان در کشور چیست و چه پیامدهایی دارد؟ برای پاسخ به این سوالات، مرتضی عزتی، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس به بحث پرداخته است.:
مرتضی عزتی گفت: وی ادامه داد: دو دلیل عمده برای مصرف زیاد نان در کشور ما وجود دارد، دلیل اول این است که به طور سنتی سبد مصرفی نان در ایران بالا بوده و نان از دیرباز یکی از غذاهای اصلی ایرانیان بوده است. نکته دیگری که ابعاد اقتصادی دارد این است که نان محصولی نسبتاً ارزان است، اما جایگزین های غذایی آن از جمله برنج، گوشت و انواع مواد غذایی که در سبد غذایی خانوار گنجانده می شود، همگی گرانتر از نان هستند؛ بنابراین به عنوان مردم. فقیرتر شدن، مصرف نان آنها به طور طبیعی افزایش می یابد، یکی دیگر از پیامدهای این وضعیت کاهش مصرف گوشت و سایر مواد غذایی از جمله برنج است که جایگزین قابل قبولی برای گوشت است، در سال های اخیر به وضوح می توان دریافت که وضعیت درآمد تعداد خانوارهای ایرانی به شدت کاهش یافته است.
وی افزود: درآمدها کاهش یافته و مردم در تامین نیازهای زندگی به ویژه نیازهای اولیه با مشکل نسبی مواجه هستند و همین مشکل باعث شده است که مردم از مصرف کالاهای گرانتر مانند گوشت به سمت مصرف کالاهای ارزانتر روی بیاورند و به غیر از مصرف نان. مصرف سیب زمینی نیز در بین اقشار آسیب پذیر رو به افزایش است.حتی مصرف شیر و لبنیات نیز به دلیل شرایط اقتصادی به شدت کاهش یافته است که موضوعی بسیار نگران کننده است و می تواند تبعات منفی در سلامت اجتماعی داشته باشد.
این کارشناس اقتصادی گفت: سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا با وجود این همه مشکلات اقتصادی و مشکلات ریشه ای که اقشار ضعیف جامعه در زمینه تامین سبد معیشت خود دارند باز هم حقوق ها افزایش نمی یابد؟ اما اصلاً بحث تعیین دستمزد نیست. مشکل این است که تولید در کشور کاهش یافته و با رکود اقتصادی مواجه هستیم. وقتی تولیدی در کشور نباشد، درآمدی هم ندارد که به کسی اختصاص داده شود. مشکل اینجاست که دولت اراده خود را بر رشد و توسعه اقتصادی متمرکز نکرده است. سیستم اقتصادی در ایران به گونه ای کار می کند که رشد اقتصادی به اندازه تامین نیازهای مردم افزایش نیافته است. اگر درآمد مردم به هر دلیلی بیش از تولیدی که در کشور انجام میشود رشد و توسعه پیدا کند، تورم قطعاً تمام درآمد را جذب میکند».
وی افزود: ممکن است انتظارات تورمی نیز ایجاد شود و این انتظارات تورمی مشکلات بیشتری را ایجاد می کند، دولت بخش هزینه های خود را به معنای واقعی کاهش نداده و سعی کرده از درآمدهای عمومی اقتصادی که کاهش یافته و بودجه خود را کاهش ندهد. چون بودجه خود را کم نمی کند در رکود و رکود اقتصادی مجبور به کاهش بودجه از جاهای دیگر می شود. خودشان و کارگرانشان در چنین شرایطی چرخه ناخوشایندی ایجاد شده که همه مردم را تحت فشار قرار داده است مثلا اگر بخواهیم وضعیت کارگر را درست کنیم وضعیت کارفرما به هم می ریزد از طرفی دیگر دولت حاضر نیست به معنای واقعی هزینه های خود را کاهش دهد و بودجه امسال خود را بیش از تورم افزایش داده و درآمد واقعی خود را افزایش داده است و در چنین شرایطی هیچکس نمی تواند دستمزد دولت را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. در واقع دولت حل مشکلات خود را در اولویت قرار داده است نه مشکلات جامعه را.
منبع: فرارو
گفتگو در مورد این post