در سالهای اخیر، استارتآپهای Clearview AI و PimEyes با انتشار موتورهای جستجوگر چهره همراه با میلیونها عکس از وب عمومی (PimEyes)، مرزهای آنچه را که عموم مردم تصور میکردند، جابهجا کردهاند.
به گزارش تکناک، با استفاده از این ابزارها که در مورد هوش مصنوعی Clearview و عموم مردم در مورد PimEyes در دسترس پلیس قرار دارد، میتوان از یک عکس فوری از یک فرد، برای یافتن عکسهای آنلاین دیگری که از آن چهره ظاهر میشود، استفاده کرد که احتمالاً نام، پروفایل رسانههای اجتماعی یا اطلاعاتی که شخص هرگز نمیخواهد بهطور عمومی فاش شود را نشان میدهد.
آنچه این استارت آپ ها انجام دادند، یک نوآوری فناورانه نبود؛ بلکه یک نوآوری اخلاقی بود. شرکتهای فناوری توانایی تشخیص چهرههای غریبه را سالها قبل توسعه داده بودند، اما تصمیم گرفتند که این فناوری را محفوظ نگه دارند و به این نتیجه رسیدند که نسخه بسیار خطرناکتر آن یعنی فهمیدن اسم افراد غریبه از روی ظاهر، مناسب استفاده عموم است.
اکنون که این تابو شکسته شده است، فناوری تشخیص چهره می تواند در همه جا فراگیر شود. از این فناوری در حال حاضر توسط پلیس برای حل جنایات، دولت ها برای نظارت بر شهروندان و مشاغل برای جلوگیری از نفوذ دشمنانشان استفاده می کنند. ممکن است به زودی این فناوری، ابزاری در دستان ما باشد؛ به صورت اپلیکیشنی در گوشی ما یا در عینک های واقعیت مجازی. این فناوری دنیایی بدون غریبه ها را به ارمغان می آورد.
خودمان تصمیم گرفتیم این فناوری متوقف شود
در اوایل سال 2011، یکی از مهندسان گوگل فاش کرد که روی ابزاری کار میکرده است تا چهره افراد را در گوگل جستجو کند و عکسهای آنلاین دیگری از آنها را بیاورد. ماهها بعد، اریک اشمیت که رئیس وقت گوگل بود، در مصاحبهای گفت که گوگل این فناوری را ساخت و ما آن را پنهان کردیم.
آقای اشمیت گفت: تا آنجا که من می دانم، این تنها فناوری است که گوگل در این زمینه ساخته است و پس از بررسی آن تصمیم گرفتیم آن را متوقف کنیم.
به طور عمدی یا غیرعمدی، غولهای فناوری با بهره مندی از ایده های پیشرفتهترین استارتآپهایی که آن را ارائه میکردند، به پنهان نگهداشتن این فناوری از دسترس عموم کمک کردند. در سال 2010، اپل فناوری امیدوار کننده تشخیص چهره یک شرکت سوئدی به نام Polar Rose را خریداری کرد. در سال 2011، گوگل یک شرکت تشخیص چهره در ایالات متحده را به نام PittPatt خریداری کرد. در سال 2012، فیس بوک شرکت Face.com را خریداری کرد. در هر مورد، مالکان جدید خدمات شرکت های خریداری شده را به افراد خارجی تعطیل کردند. غول های سیلیکون ولی دائما به دنبال پیدا کردن راهکار برای چگونگی استفاده از این فناوری بودند.
فیسبوک، گوگل و اپل فناوری تشخیص چهره را به روشهای نسبتاً بیخطری به کار گرفتند؛ مثلا به عنوان یک ابزار امنیتی برای باز کردن قفل گوشی، راهی کارآمدتر برای نگاه کردن دوستان در عکسها و ابزاری سازمانی برای دستهبندی عکسهای گوشی ها بر اساس چهره افراد.
با این حال، در چند سال گذشته مرزها توسط شرکت های کوچکتر و تهاجمی تر، مانند Clearview AI و PimEyes زیر پا گذاشته شده است. چیزی که این تغییر را امکان پذیر کرد ماهیت منبع باز فناوری شبکه بود که درحال حاضر اساس اکثر نرم افزارهای هوش مصنوعی است.
درک مسیر فناوری تشخیص چهره به ما کمک میکند تا با پیشرفتهای دیگر در حوزه هوش مصنوعی مانند ابزارهای تولید تصویر و متن آشنا شویم. قدرت تصمیم گیری در مورد اینکه با این فناوری افراد چه کاری می توانند انجام دهند و چه کاری نمی توانند انجام دهند، توسط هر کسی که کمی دانش فنی دارد تعیین می شود و ممکن است به آنچه عموم مردم قابل قبول می دانند، توجهی نشود.
ایستادن روی شانه های غول ها
چگونه به این نقطه رسیدیم که کسی میتواند یک شخص را در پیادهرویی در منهتن ببیند و سپس از PimEyes استفاده کند تا بفهمد او کیست و کجا کار میکند؟
هوان تون که یکی از بنیانگذاران هوش مصنوعی Clearview می باشد، هیچ پیشینه خاصی در بیومتریک نداشت. او قبل از هوش مصنوعی Clearview، آزمونهای فیسبوک، بازیهای آیفون و اپلیکیشنهای احمقانه مانند “موی ترامپ” را ساخته بود تا باعث شود فردی در عکس شبیه رئیسجمهور سابق ایالات متحده شود.
آقای تون در تلاش خود برای ایجاد یک برنامه پیشگامانه و پرسودتر، به منابع آنلاین رایگان مانند OpenFace روی آورد که یک کتابخانه تشخیص چهره است که توسط گروهی محقق در دانشگاه کارنگی ملون ایجاد شده است. این کتابخانه در GitHub با یک هشدار در دسترس بود: لطفاً مسئولانه از آن استفاده کنید!
هوان تون در بیانیه ای گفت: ما از استفاده از این پروژه در برنامه هایی که حریم خصوصی و امنیت را نقض می کنند، پشتیبانی نمی کنیم. ما از این فناوری برای کمک به کاربران دارای اختلال ذهنی استفاده می کنیم تا دنیای اطراف خود را درک کنند.این یک درخواست شریف اما کاملا غیرقابل اجرا بود.
آقای تون کد OpenFace را راهاندازی کرد، اما کامل نبود، بنابراین او به جستجو ادامه داد. در متون دانشگاهی و مخازن کد سرگردان بود و همه چیز را امتحان کرد تا ببیند کدام یک کار میکند.
Clearview نسخهای از اپلیکیشن خود را توسعه داده است که با عینک واقعیت مجازی کار میکند و یک درک کاملتر از کلاهی که تیم مهندسی فیسبوک سالها پیش ساخته بود، ارائه می دهد.
پایان گمنامی
یک جفت عینک واقعیت افزوده 999 دلاری که توسط شرکتی به نام Vuzix ساخته شده است، کاربر را به پایگاه داده 30 میلیارد چهره Clearview متصل می کند. Clearview’s A.R برنامه ای است که می تواند فردی را تا فاصله 3 متری شناسایی کند، اما هنوز در دسترس عموم نیست، اما نیروی هوایی ایالات متحده بودجه ای را برای استفاده احتمالی از آن در پایگاه های نظامی فراهم کرده است.
فرصتی از دست رفته
متا سال هاست که روی عینک واقعیت مجازی خودش کار می کند. در یک جلسه داخلی در اوایل سال 2021، مدیر ارشد فناوری این شرکت که اندرو باسورث نام دارد، گفت که دوست دارد این عینک ها را به قابلیتهای تشخیص چهره مجهز کند.
آقای باسورث گفت که حذف تشخیص چهره از عینک های واقعیت مجازی فرصتی از دست رفته برای تقویت حافظه انسان است. او در مورد تجربه جهانی رفتن به یک مهمانی شام و دیدن شخصی که می شناسید اما نام او را به خاطر نمی آورد صحبت کرد.
اما او نسبت به قانونی بودن ارائه چنین ابزاری ابراز نگرانی کرد. آقای باسورث گفت که استفاده از ابزار تشخیص چهره بسیار بحثبرانگیز است و اعطای دسترسی گسترده به آن بحثی است که باید با مردم داشته باشیم.
اگرچه عینک واقعیت مجازی متا هنوز در حال توسعه است، اما این شرکت سیستم تشخیص چهره را که در فیس بوک برای تگ کردن دوستان در عکس ها مستقر شده بود، تعطیل کرد و بیش از یک میلیارد پرینت صورت که از کاربران خود ایجاد کرده بود را حذف کرد.
البته به کار انداختن مجدد چنین سیستمی آسان خواهد بود. وقتی از سخنگوی متا در مورد نظرات آقای باسورث و اینکه آیا این شرکت ممکن است روزی تشخیص چهره را در عینک واقعیت مجازی خود قرار دهد، پرسیدیم، او این احتمال را رد نکرد.
نوشته فناوری عجیبی که گوگل جرات انتشار آن را نداشت اولین بار در خبرجو – اخبار دنیای تکنولوژی. پدیدار شد.
گفتگو در مورد این post