فرهاد مجیدی یک سال و نیم اتوبان دبی – کولبا را رانندگی کرد و حالا به تیم دیگری در همین منطقه پیوسته است. او صبح ها در جاده های آرام و در حال حاضر خنک این مسیر مشغول پخش پادکست و صحبت با دستیارانش برای شروع تمرین است و در لحظات سکوت به مرور مسابقات قبلی می پردازد.
سال ها پس از درخشش حشمت مهاجرانی سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران در دهه 80 و حضور او در تیم های بزرگ فوتبال امارات که پای چند مربی دیگر به این کشور یعنی فرهاد را به شکلی متفاوت باز کرد. او یک سال پس از ترک کولبا، هدایت تیم البطائح را بر عهده می گیرد.
البطائح تیمی جدید در فوتبال امارات است که با وجود دست کم گرفتن از سوی رقبا، در ابتدای فعالیت خود در لیگ برتر امارات، نفس بسیاری از باشگاه های بزرگ و سرشناس فوتبال این کشور را گرفته است. تیمی که با وجود بحران در این فصل با چند چهره سرشناس قرارداد بسته و البته احمد خلیل معروف را نیز در میان اعضای خود دارد.
آنها در رده دوازدهم فوتبال امارات قرار دارند و پس از برکناری سرمربی قبلی، یک هفته را با سرمربی موقت سپری کردند و در نهایت مجیدی را به تیم خود اضافه کردند. باسابقه ترین بازیکن ایرانی در لیگ فوتبال امارات که سابقه بازی در تیم های الوصل، النصر و الاهلی را دارد و با العین قهرمان لیگ قهرمانان آسیا شده است.
مجیدی در امارات مورد توجه فوتبالدوستان و مورد احترام خبرنگاران و مفسران شبکه های مختلف مانند ابوظبی الریاضیه و دبی اسپورت است و خبرنگاران نیز روی او حساب ویژه ای باز می کنند. بنابراین سرمایه اجتماعی برای فرهاد طبیعی بود که دیر یا زود در دومین باشگاه خود در لیگ فوتبال امارات ظاهر شود، زیرا این جایگاهی است که منحصراً متعلق به این کاپیتان و سرمربی سابق شکست سابق آبی ها در بین مربیان ایرانی است.
البته داشتن مقام به خودی خود دستاورد محسوب نمی شود، اما با توجه به مربیان بزرگی که در لیگ فوتبال امارات و سایر لیگ های معتبر حاشیه خلیج فارس مانند عربستان و قطر و تعداد انگشت شماری از مربیان کشورهایی مانند … ایران، توجه مثبت و جالبی به انتخاب مجدد مجیدی دارد.

شاید بسیاری از استقلالی ها به یاد نداشته باشند که فرهاد در زمانی که در خط حمله استقلال می درخشید و با سبک بازی متمایز خود، خیلی زود به ستاره محبوب هواداران تبدیل شد، استقلال را به مقصد الوصل ترک کرد. او در سال 1379 و در کوران رقابت های باشگاهی با نظر باشگاه به الوصل پیوست تا استقلال مدتی را صرف پول نقل و انتقالات خود کند و در شرایطی که انتظار می رفت مجیدی خیلی زود به ایران بازگردد. اقامت کوتاه او در راپیدوین اتریش، شهر دبی. با گذشت زمان تبدیل به خانه و شهر دوم فرهاد مجیدی شد که چهره ای افسانه ای برای هواداران الوصل و همچنین استقلالی ها دارد.
شاید هدف فرهاد مجیدی این باشد که در نهایت به یک تیم بزرگ اماراتی بپیوندد و با باشگاهی مانند الوصل موفق شود، باشگاهی که شاید پیوندهای محکمی مانند استقلال نداشته باشد، اما الوصلی نسبتا قدیمی هرگز نام فرهاد را به میان نمی آورد. احتمالا وقتی مجیدی در دبی اسپورت در پاسخ به خبرنگار اماراتی یقه اش را صاف کرد و گفت تا قهرمان نشدم از اینجا نمی روم به خاطر همین نقل و انتقالات احتمالی و دومینوی های دیوانه کننده است. در اینجا به موفقیت فکر کرد. انتقال به تیمی با امکانات بیشتر و ژن قهرمانی، تیمی متفاوت از کولبا و البطائح که علیرغم اهمیت هدایت مربی ایرانی، جزو تیم های مدعی فوتبال امارات محسوب نمی شود و هرگز برای این تیم نمی جنگد. قهرمانی؛ بنابراین، اگر فرهاد بطحایی در لیگ فوتبال امارات بماند و سال آینده باشگاه جدیدی راه اندازی کند و در آن زمان برای قهرمانی دیگر برنامه ریزی کند، نباید تعجب کرد. این روند طبیعی حرکت بازیکن محبوب سابق و مربی کاریزماتیک فعلی فوتبال ایران در کشوری است که یکی از 14 صندلی اصلی فنی لیگ گران قیمت خود را در اختیار دارد. فرهاد اسپرده تا دوباره با کاغذ رول شده در زمین سرسبز بطعه جولان تمرین کند.
او با تحمل رنج و ترس راه طولانی را پیموده است و پس از پایان یک راه به سرعت راه دیگری را انتخاب کرده است. ستاره خوش قیافه ای که برای خیلی از هم تیمی هایش مربی دست و پا چلفتی به نظر می رسید اما طوری جنگید که هیچکس تصورش را نمی کرد: تصویری از یک معتاد افراطی شکست ناپذیر در لیگ ایران، سرمربی معتدل و همراه در اتحاد کلبا و حالا یک خوشبین افراطی از موفقیتی که قرار است برای باشگاه جدید به ارمغان بیاورد. چیزی که هنوز یک احتمال بیشتر نیست، اما احتمالاً خواهد آمد.
رویاهای کم و زیاد در تصور یک راننده سریع که صبح زود از دبی می آید تا یک چالش فوری در زندگی حرفه ای خود را شروع کند و تا زمانی که دفترش فقط به این فکر می کند، همراه با صدای خواننده: زیباست، اما خطرناک است، تنگ است اما درد دارد!















گفتگو در مورد این post