ایران تحلیل: در ماجرای کلاهبرداری کوروش شرکتی کم کم ابعاد جدیدی از ماجرا بررسی می شود. بسیاری از رسانهها و ناظران بر این باورند که جدای از بحثهای فنی و نظارتی، باید به مسائل روانشناختی و اجتماعی موضوع نیز نگاه جدی داشت و به این سوال پاسخ داد که آیا ایرانیها به سادگی گول میخورند یا کلاهبرداری از آنها آسان است؟
بر اساس ادعای غیررسمی زیان شرکت کوروش ۲۰۰ هزار و میزان کلاهبرداری شرکت کوروش حداقل ۱۳۰ میلیارد تومان و بنا به روایتی دو هزار میلیارد تومان است. مالک این شرکت کوروش با وعده خرید ۲۰ میلیون آیفون قربانیان را وسوسه کرد و می گویند برخی به دلیل اینکه این عدد ۴۶ درصد زیر قیمت بازار است حاضرند ۴ میلیارد تومان برای خرید ۲۰۰ آیفون در یک بار. الان صبح است اما نه از درخت سکه خبری است و نه از خود سکه ها. درست مثل ماجرای بورس، موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز، جریان اجاره آپارتمان، فروش سهام پدیده شاندیز و… بسیاری از مردم در طول زندگی خود پول و سرمایه خود را از دست داده اند. به نظر شما آیا می توان تعداد رویدادهای مشابه و فراوانی وقوع آنها را به سطح سواد مالی ایرانیان ربط داد؟
ماجرای شرکت کوروش و رونمایی رسمی از اولین نظرسنجی سواد مالی ایرانیان تقریبا همزمان اتفاق افتاد. سواد مالی به عنوان مجموعه ای از مهارت ها و دانش، توانایی درک مفاهیم مالی مورد نیاز برای تصمیم گیری در مورد پس انداز، سرمایه گذاری و غیره تعریف می شود.
امتیاز سواد مالی مردم ایران بر اساس رتبه جهانی ۲۰ درصد است که کشور ما را در بین ۱۴۳ کشور جهان در رتبه ۱۳۰ قرار می دهد. بالاترین رتبه با ۷۱ درصد متعلق به دانمارک، نروژ و سوئد است.
نمره سواد مالی ساکنان کانادا، انگلیس، آلمان، هلند، استرالیا و فنلاند بین ۶۱ تا ۷۰ درصد ذکر شده است و پنج مرحله بعدی نمره سواد مالی ۵۱ تا ۶۰ درصد، ۴۱ تا ۵۰ درصد، ۳۱ است. به ۴۰ درصد، ۲۱ تا ۳۰ درصد و در نهایت زیر ۲۰ درصد رزرو شده است.
امتیاز سواد مالی در کشورهایی مانند ترکیه ۲۴ درصد، عراق ۲۷ درصد، پاکستان ۲۶ درصد، ازبکستان ۲۱ درصد، افغانستان ۱۴ درصد و چین ۲۸ درصد است. نمره سواد مالی ساکنان دانمارک، نروژ و سوئد حداقل ۷۱ درصد است و پس از آن فنلاند، استرالیا، هلند، آلمان، انگلیس و کانادا با حداقل امتیاز ۶۱ درصد قرار دارند.
نمره سواد مالی چین ۲۸ درصد است. به عبارت دیگر، می توان گفت که تنها ۲۸ درصد از جمعیت چین سواد کافی برای درک مفاهیم اقتصادی دارند، در حالی که ۵۰ تا ۶۰ درصد از ساکنان مالزی به درک قابل قبولی از مسائل اقتصادی رسیده اند. فقر و ثروت مردم یک کشور لزوماً به سطح سواد مالی آنها مربوط نیست. نرخ فقر در کشورهایی مانند روسیه و چین زیاد نیست، اما سطح سواد مالی در این کشورها پایین است.
اولین نظرسنجی سواد مالی ایرانیان در داخل کشور نشان می دهد که امتیاز افراد بالای ۱۸ سال در کشور ۳۵ درصد است. بیشترین امتیاز سواد مالی در نظرسنجی ملی مربوط به استان تهران است و استان های اصفهان، فارس و آذربایجان شرقی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. کمترین نمره سواد مالی در استان های ایلام، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری گزارش شده است.
نمره سواد مالی افراد ساکن در مراکز استان ها به طور میانگین ۳۸، در شهرها ۳۷ و در روستاها ۲۸ است. این نظرسنجی در ۳۱ استان، ۹۳ شهر و ۱۵۵ روستا انجام شده و تعداد کل نمونه ها در این نظرسنجی ۱۲۶۵۹ نفر بوده است.
نمره سواد مالی تحت تأثیر عواملی مانند جنسیت، ازدواج، تحصیلات والدین، درآمد خانواده، درآمد پاسخگو، شغل و رشته تحصیلی است. یافته ها نشان می دهد که تحصیلات والدین پاسخگو و کسانی که دارای مشاغل و رشته های تحصیلی مرتبط با امور مالی هستند بر سطح سواد مالی تأثیر بسزایی داشته و آمار بالاتری را نشان می دهد. رتبه سواد مالی افراد فقیر لزوما پایین نیست و افراد ثروتمند لزوما از نظر سواد مالی بالا نیستند.
استان تهران با ۴۱.۸۷ درصد، اصفهان با ۴۰.۸۸ درصد، فارس ۳۸.۸۸ درصد، آذربایجان شرقی با ۳۸.۶۸ درصد و استان البرز با ۳۷.۹۶ درصد پنج استان دارای بالاترین امتیاز سواد مالی در ایران هستند. در مقابل ایلام با ۲۷.۲۷ درصد، کرمانشاه با ۲۸.۴۱ درصد، چهارمحال و بختیاری با ۲۹.۹۷ درصد، سیستان و بلوچستان با ۳۰.۰۹ درصد و لرستان با ۳۱.۵۱ درصد، پنج استان دارای رتبه سواد مالی پایینی هستند.
سواد مالی افراد ۲۶ تا ۳۵ ساله با میانگین ۹۵/۴۰ درصد بالاترین رتبه را کسب کرده است. پس از آن افراد ۳۶ تا ۴۵ ساله با سواد مالی ۳۶.۹۶ درصد هستند. افراد ۵۵ سال و بالاتر کمترین رتبه سواد مالی را دارند.
بررسی داده های پیمایش ملی سواد رسانه ای نشان می دهد که سواد مالی نیز با افزایش سطح تحصیلات تا مقطع کارشناسی ارشد رشد می کند. سواد مالی دانش آموزان در مقطع ابتدایی کشور حدود ۱۵ درصد و در مقطع متوسطه ۱۸ درصد است.
سواد مالی افراد دارای مدرک دیپلم ۲۹ درصد است. افرادی که موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس می شوند، رتبه سواد مالی ۴۱ درصد و میانگین سواد مالی دارندگان مدرک لیسانس و دکترا به ترتیب ۶۵ و ۶۳ درصد است. سواد مالی مردم نیز با افزایش سطح درآمد افزایش می یابد. میانگین نمره سواد مالی مردان ایرانی حدود شش درصد بیشتر از زنان ایرانی و سواد مالی افراد مجرد بیشتر از سواد مالی افراد متاهل است. فعالان بازار سهام سواد مالی بیشتری نسبت به فعالان غیر بورسی دارند.
بر اساس گزارش فرارو، سواد مالی و جایگاه آن در وضعیت اقتصادی مردم را می توان کمی ساده تر توضیح داد. چند نمونه از نظرسنجی های انجام شده توسط مرکز افکار عمومی را با هم مرور می کنیم. میانگین سطح سواد مالی به معنای آشنایی با مفاهیم اولیه مالی در بین دانشجویان ایرانی کمتر از ۵۲ درصد است. ۸۶ درصد دانشجویان با کارت بانکی و ۸۰ درصد با حساب بانکی آشنا هستند. ۷۸ درصد دانشجویان ایرانی مفهوم پسانداز را میدانند و ۶۶ درصد میدانند که سود چیست، اما درک قابل قبول و پایه از مفاهیمی مانند سرمایهگذاری، سپرده بانکی، تورم، مالیات، کارآفرینی و ارز از ۳۰ تا ۵۰ درصد فراتر نمیرود. آشنایی با مفاهیمی مانند سهام و صندوق های سرمایه گذاری زیر ۳۰ درصد است.
نمره سواد مالی دانشجویان پسر ایرانی ۵۳.۴ درصد است و نیمی از دانشآموزان دختر اطلاعات زیادی از دانش مالی اولیه ندارند. تهران با رتبه سواد مالی ۴۱.۸۷ درصد بالاترین سطح درک اقتصادی را در کشور دارد. ۲۵.۵ درصد از تهرانی ها به مرکز نظرسنجی پایتخت پاسخ دادند و گفتند که در بین مسائل اقتصادی، مسکن برایشان اهمیت بیشتری دارد. توجه ۱۵.۲ درصد به حقوق و تورم عمومی برای ۱۳.۴ درصد تهرانی ها موضوع مهم اقتصادی است. هزینه های پزشکی با ۹ درصد، خودرو با ۶ درصد، قیمت ارز با ۵.۷ درصد در رتبه های بعدی قرار دارند.
یارانه نقدی و گردشگری از موضوعات اقتصادی است که کمترین اهمیت را در بین ساکنان استان تهران دارد. همچنین در بهار امسال که از تهرانی ها خواسته شد روش های سرمایه گذاری مورد علاقه خود را به ترتیب اولویت نام ببرند، مسکن با ۴۹ درصد در رتبه اول قرار گرفت. یک انتخاب بسیار کلاسیک و محافظه کارانه!
خرید طلا و سکه با ۱۲.۷ درصد دومین سرمایه گذاری در تهران است و ارز و دلار با ۴.۶ درصد رتبه سوم جدول را به خود اختصاص داده اند. بازده یک ساله طلا، سکه و دلار به سختی از ۲۷ تا ۳۰ درصد فراتر می رود و حتی در بهترین حالت هنوز از تورم عمومی با نرخ ۳۸.۵ درصد عقب است. ۱۲.۲ درصد تهرانی ها همچنان علاقه مند به سرمایه گذاری در بورس هستند!
خرید خودرو با ۴ درصد، سپرده بانکی با ۳.۵ درصد و ارز دیجیتال با ۳.۱ درصد روش های سرمایه گذاری محبوب بعدی هستند.
داستان کوروش شرکتی را می توان از چند جهت بررسی کرد. در یک طرف ماجرا صاحب فرصت طلب رند را داریم که از ناآگاهی مردم سوء استفاده کرد و پول آنها را دزدید و فرار کرد. قصور و بی توجهی نهادهای نظارتی و اتحادیه های صنفی، روی دیگر ماجرای شرکت کوروش است.
ماجرای شرکت کوروش قطعا آخرین مورد کلاهبرداری در ایران نخواهد بود و مواردی مانند حملات بی احتیاطی به بورس، پذیرش درخواست سرمایه گذاری در موسسات اعتباری غیرمجاز به دلیل پرداخت سود بالا، ماجرای سکه سکه، کلاهبرداری در زمینه لیزینگ املاک، خودرو و … هر چند سال یک بار شکل جدیدی به خود می گیرد. تکرار می شود.
مالباختگان شرکت کوروش از جمله افرادی هستند که ارزش دارایی آنها دائماً با تورم حدود ۴۰ درصدی در خطر است و شاید انتظار داشتن نمره سواد مالی بالا و تصمیم گیری بدون خطا از آنها بی انصافی باشد. زیرا برای حفظ ارزش پول خود باید در نبردی نابرابر شرکت کنند.
سلبریتی ها در آن سوی ماجرای کوروش شرکتی ایستاده اند، اما با وجود همدردی با بازنده ها، نمی توان منکر بی توجهی آنها شد. وقتی یک نفر ادعا می کند یک محصول ۴۰-۳۰ میلیونی را به قیمت ۲۰ میلیون می فروشد، قطعاً نیم کاسه دارد. آیا عقل سلیم نباید حکم کند که در چنین مواقعی حداقل احتیاط را رعایت کنید؟
گفتگو در مورد این post