تابستان 1400 بود که در راستای اجرای اصل 123 قانون اساسی، قانون جهش تولید مسکن با عنوان «طرح دو فوریتی جهش تولید» به مجلس ارائه شد. و تامین مسکن» در دولت سیزدهم به تصویب مجلس و شورا رسید. نگهبان از راه رسید، طرحی که بر اساس آن قرار بود وضعیت مسکن سازی در کشور تغییر کند.
بر اساس قانون جهش تولید مسکن، بانک های کشور باید حداقل 2360 هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی اعطا کرده باشند، اما آمارها نشان می دهد که تنها 7 درصد از مبلغ تعیین شده اعطا شده است که معادل 175 هزار میلیارد تومان است. .
عملکرد 20 بانک و موسسه اعتباری در پرداخت تسهیلات جنبش ملی مسکن در طول یک سال (سپتامبر 1400 تا سپتامبر 1401) صفر بود. بر این اساس بانک سامان، کارآفرین، اقتصاد نوین، پاسارگاد، سینا، سرمایه، روز، آینده، شهر، گردشگری، خاورمیانه، ایرانزمین، توسعه تعاون، رفاه، سپه، پست بانک، کشاورزی، صادرات و 2 ملت و بانک های نور. علیرغم عدم پرداخت سهمیه قانونی در سال اول اجرای قانون تسهیلات ریالی پروژه های نهضت ملی مسکن. اگرچه در سال دوم روند پرداخت به نرخ 8 درصد رسید، اما رویه عدم همراهی صحیح نظام بانکی با حرکت ملی مسکن در سال دوم تاکنون ادامه دارد.
این آمار و ارقام در شرایطی ثبت شده است که بر اساس تبصره 5 ماده 4 قانون جهش تولید مسکن، سازمان امور مالیاتی قادر به برخورد با متخلفان است. در این بند می خوانیم: «سازمان امور مالیاتی کشور مکلف است در صورت عدم رعایت این ماده معادل 20 درصد تعهدات انجام نشده را از بانک ها و مؤسسات اعتباری متخلف اخذ و به حساب بانکی واریز نماید. خزانه داری کل کشور در قالب بودجه سالانه». مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی دوم آذرماه امسال گفت: تاکنون جریمه مالیاتی بانک ها به صندوق ملی مسکن واریز نشده است و طبق قانون بانک ها باید 20 درصد تخصیص دهند. از منابع تسهیلات خود به بخش مسکن که برخی بانک ها آن را پرداخت نکرده اند.»
محقق نشدن برنامه جهشی تولید مسکن در شرایطی رخ می دهد که با وجود افزایش 35 درصدی حقوق کارگران، همچنان بین تورم مسکن و افزایش حقوق کارگران فاصله 1000 درصدی وجود دارد. با توجه به این شرایط سوالاتی مطرح می شود که چرا بانک ها در پرداخت تسهیلات بانکی حوزه مسکن موفق نبوده اند و چه روش هایی برای تامین مالی پروژه های این حوزه برای ساخت و توسعه مسکن اندیشیده شده است. کشور؟ بیت الله ستاریان، کارشناس مسکن و تحلیلگر اقتصاد مسکن به این پرسش ها پاسخ داده است:
تورم تمام سرمایه بانک ها را می خورد
بیت الله ستاریان گفت: اصولا بانک ها زیر بار تسهیلات کلان مسکن نرفته و نخواهند شد، در اصل همیشه همینطور بوده است، دلیل این امر مشخص است، وقتی در جامعه ای با تورم بالا زندگی می کنیم، چگونه می شویم. انتظار داریم بانک ها منابع خود را در اختیار بخش مسکن قرار دهند از نظر سیستم بانکی معقول و مناسب باشد یا باید نرخ سود را بالا ببرد و به ارقامی مانند 50 درصد برسد که این هم ممکن نیست، زیرا نه تنها مسکن کشور، بلکه هیچ کدام از بخشهای بازار تولید ما چنین سودی را به خود جلب نمیکند سود 20 درصدی که در بخشهای مختلف از جمله کشاورزی گرفته میشود، به گونهای است که تولیدکننده هرگز فکر نمیکند که میتواند سود بانکی را از طریق تولید تامین کند، بلکه به دنبال جبران سود از طریق ذخایر سرمایه آتی است. »
وی افزود: نمی توان منکر واقعیت شد و نگوییم اقتصاد ما بیمار است و درگیر تورم بالای 40 درصد است، با این شرایط توقع زیاد از سیستم بانکی کشور اصلا منطقی و ممکن نیست. کاهش نرخ سود نیز قوانین و شرایطی دارد. در واقع باید همه قوانین اقتصادی را اجرا کنیم تا بتوانیم کوچکترین تغییری را در میزان تسهیلات بانکی یا نرخ سود بانکی ایجاد کنیم. بانک هم باید بتواند پول را به گردش درآورد چون اگر نتواند قطعا ضرر می کند. در شرایط فعلی هیچ یک از مواردی که ذکر کردم محقق نمی شود. ما در بانک ها پول گذاشته ایم، آن هم بدون فعالیت. مابقی عملیات بانکی که در سایر نقاط دنیا انجام می شود را ما انجام نمی دهیم. متأسفانه سیستم وام دهی بانک ها در بسیاری از موارد منجر به رانت می شود و با آن مرتبط است. حتی اگر به جای هر اقدامی در حوزه تولید، فردی که تسهیلات دریافت می کند به بازار ارز متوسل شود و مثلا دلار بخرد، بیش از هر اقدام دیگری سود می برد. به همین دلیل معتقدم تورم کشور همه سرمایه های ما از جمله سرمایه بانکی را می بلعد و نابود می کند.»
ورشکستگی مشکل مسکن را حل نمی کند
این استاد دانشگاه گفت: در خصوص مسکن ابزارهای مالی وجود دارد که می تواند به رشد بازار مسکن کمک کند اما مشکل اینجاست که ابزارهای مالی اصلاً جایی برای فعالیت ندارند. اقتصاد ما بسته و انحصاری است و در نتیجه ابزارهای مالی کارکرد خود را در این اقتصاد از دست می دهند. جالب است بدانید که بیشتر ابزارهای مالی از طریق سیستم های بانکی اعمال می شود، اما در سایر کشورهای دنیا ساختار اقتصادی به گونه ای طراحی شده است که بخش خصوصی از قدرت بالایی برخوردار است و گاهی تا 90 درصد مسکن را در اختیار دارد. در بخش خصوصی ارائه می شود. در کشور ما مسکن عمدتاً در بخشهای دولتی یا در بخشهایی که دولت در آن سهام دارد، قوی است. عملاً این نوع ساختار باعث می شود که بخش خصوصی قدرت خود را برای توسعه بخش مسکن از دست بدهد. این وضعیت را نه تنها در حوزه مسکن، بلکه در سایر بخش ها از جمله صنایع و معادن نیز داریم. سازندگان یا تولیدکنندگان مسکن در سایر نقاط کشور واقعا امید چندانی به دولت یا سیستم بانکی کشور ندارند.
وی افزود: فاصله آنچه از سوی دولت به عنوان نرخ تسهیلات بانک مسکن اعلام می شود با آنچه بانک ها متوجه می شوند زیاد است و دلیل آن هم مشخص است چرا که در این زمینه هیچ گونه واقع گرایی نمی بینیم هرچند واقع گرایی گمشده است. پیوند در بسیاری از بخشهای بودجه کشور حتی اگر با فشار و اجبار و حتی با ورشکستگی بانکها ارائه شود، باز هم مشکل گردش مالی در بخش مسکن کشور حل نمیشود نیمی از دارایی های کشور در این بخش فعال است، بلکه تاکید می کنم که نیمی از دارایی های کشور در این بخش است. به نحوی که این داراییها قابل تبدیل و گردش باشند مسکن بخش خصوصی را تشکیل می دهد، بنابراین دولت باید به بخش خصوصی اجازه گردش پول را بدهد. تنها وظیفه دولت تعیین قوانین برای ارتباط بهتر این بخش ها با یکدیگر و تبادلات مالی است. اما متاسفانه در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد.»
گفتگو در مورد این post