استفاده از جانشین توسط رهبران قدرتمند جهان یک روش قدیمی است که عموماً برای جلوگیری از تهدید ترور، سردرگمی دشمن و حتی ارائه تصویری از سلامت جسمانی آنها استفاده می شود.
از زمان حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین و شایعات وخیم شدن وضعیت سلامتی وی، تئوری ها در مورد حضور وی در مقابل دوربین ها افزایش یافته است.
ژنرال کیرلو بودانوف، رئیس اطلاعات نظامی اوکراین، مدعی است که پوتین واقعی از ژوئن گذشته دیده نشده است. در آگوست ۲۰۲۲، او ادعا کرد که قد و گوش های پوتین در آخرین عکس هایش تغییر کرده است.
آنتون گراشچنکو، یکی از مقامات رسمی کیف، سه عکس از پوتین منتشر کرد و با برجسته کردن چانه او در این تصاویر، این سوال را مطرح کرد که آیا این عکس ها متعلق به یک فرد است؟
اما استفاده رهبران جهان از Badal چیز جدیدی نیست. برای صاحبان قدرت و مقامات اطلاعاتی اطراف آنها، این تغییرات می تواند به عنوان یک راه مفید برای دفع تهدید ترور یا حواس پرتی دشمن مورد استفاده قرار گیرد.
ژوزف استالین
استالین به مدت یک ربع قرن به عنوان یک دیکتاتور بر اتحاد جماهیر شوروی حکومت کرد و آن را به یک قدرت بزرگ جهانی تبدیل کرد. او احتمالاً بیش از هر شخصیت دیگری در تاریخ از قدرت سیاسی برخوردار بود.
چشمان باریک و پف کرده و سبیل های پرپشت و آویزان او غیرقابل انکار بودند. به جای او فلیکس دادایف، رقصنده و شعبده باز بود که با وجود ابروهای کمانی و موهای مرتب، هرگز نمی توانست رهبر اتحاد جماهیر شوروی باشد.
در بحبوحه دفاع ناامیدانه در برابر ارتش اشغالگر هیتلر، به او دستور داده شد که خود را جانشین استالین کند. پس از آن، دادایف بیش از نیم قرن از ترس اعدام سکوت کرد، اما سرانجام در سن ۸۸ سالگی داستان خود را بازگو کرد.
زندگینامه دادائف توضیح میدهد که او یکی از چهار مردی بود که برای جعل هویت رهبر شوروی استخدام شدند. قرار بود او به جای استالین در کاروان حرکت هماهنگ ماشین ها برای مراسم مختلف، میتینگ ها و فیلم های خبری حاضر شود.
دادائف می گوید: «وقتی آرایش و تمرینم تمام شد، از همه نظر شبیه او بودم، به جز گوش هایم که خیلی کوچک بودند. او که با کلاه قرمز ارتش و کت سنگین پوشیده از مدال ظاهر می شد، به ندرت صحبت می کرد اما ظاهر و رفتار او با دقت کپی می شد.
او اولین تلاش برای ایفای نقش استالین را در مقابل همرزمانش در کرملین با ترس و لرز توصیف می کند. دادایف با استعداد و خوش شانس بود، زیرا اگر نمی توانست بر فرازهای بالاتر پیروز شود، تقریباً برای محافظت از این نقشه مخفی تیراندازی می شد.
صدام حسین و آدی حسین
یکی دیگر از دیکتاتورهای ظالم که گفته می شود از بدل استفاده کرده، صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق است. در واقع، گزارش های متعدد حاکی از آن بود که او چندین آلتر ایگو داشت که گهگاه در رویدادهای عمومی به جای او ظاهر می شدند.
در سپتامبر ۲۰۰۲، دکتر دیتر باومن، آسیب شناس از دانشگاه هامبورگ، تشخیص داد که حداقل سه جایگزین به صورت چرخشی برای صدام حسین استفاده شده است. و چنان که گفته می شود، بدل ها به ندرت سخن می گفتند، زیرا حسین هنگام سخن گفتن لحن خاصی داشت.
مطبوعات عرب به طور گسترده از اقدامات احتیاطی دقیق دیکتاتور گزارش دادند و گفتند که او مرتباً از بادال استفاده می کرد و هرگز دو شب متوالی در یک ساختمان نمی ماند. معلوم بود که حسین دائماً در ترس از ترور توسط مأمورانش زندگی می کند.
در اوایل سپتامبر ۲۰۰۰، معشوقه سابق صدام حسین، پریسولا لامپسوس، ادعا کرد که او یک دوپلگنجر دارد که صورتش از طریق جراحی پلاستیک شبیه او شده است.
پس از دستگیری حسین توسط نیروهای آمریکایی در دسامبر ۲۰۰۳، دیکتاتور عراق استفاده از بدل را در ۲۰ مصاحبه رسمی و حداقل پنج مکالمه غیرمعمول، بر اساس گزارش های طبقه بندی شده FBI رد کرد.
اما در این بین به مدت چهار سال و نیم در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، پسر ارشد صدام حسین شخصیتی به نام لطیف یحیی داشت که قبل از فرار در پایان جنگ ایران و عراق، بر چندین سوء قصد غلبه کرد.
یحیی که اکنون ۳۸ سال سن دارد و در دوبلین زندگی می کند تجربیات خود را در کتابی به نام «من پسر صدام بودم» منتشر کرده است.
لطیف یحیی
یحیی و عدی با هم همکلاسی بودند و بیشتر همکلاسی هایشان به دلیل شباهت این دو با هم فامیل فرض می کردند. یحیی ادعا می کند که قبل از اینکه او با اودی شدن موافقت کند، او را به زندان انداختند و خواهرش را تهدید به تجاوز کردند.
او گفت که برای این کار مجبور به کاشت دندان و جراحی پلاستیک روی چانه خود شده است. او ادعا کرد که باید نوارهای ویدئویی تجاوز و شکنجه را تماشا کند تا “مثل اودی قوی باشد و به چیزی اهمیت ندهد و مانند او حیوانی باشد.”
او که بالاخره با کمک سیا توانست از عراق فرار کند، بعداً برای ضربه این تجربه مجبور به مراجعه به روانپزشک شد و می گوید هنوز کابوس می بیند.
دومینیک کوپر بازیگر بریتانیایی در سال ۲۰۱۱ در فیلم «بدل شیطان» نقش یحیی و اودی را بازی کرد.
فیدل کاسترو
می گویند فیدل کاسترو رهبر انقلاب کوبا نیز همین طور بوده است.
سرهنگ دوم خوان رینالدو سانچز که به مدت ۱۷ سال محافظ فیدل بود، در سال ۲۰۱۵ در کتاب “زندگی دوگانه فیدل کاسترو” اسرار بسیاری را فاش کرد. او گفت کاسترو همیشه با ۱۴ محافظ، چهار خودرو و چندین سلاح توزیع شده در این مکان ها سفر می کرد. وسایل نقلیه. سیلوینو آلوارز با ریش مصنوعی خود در یکی از این خودروها بود.
آلوارز در طول بیماری کاسترو در سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۹۲ مورد استفاده قرار گرفت. او با ماشین به این سو و آن سو میرفت تا مردم باور کنند که رهبرشان خوب است.
خود کاسترو همیشه یک تفنگ کلاشینکف ۷.۶۲ میلی متری شوروی را بین پاهایش همراه با پنج فشنگ پر از ۳۰ گلوله حمل می کرد.
سانچز فیدل کاسترو را مردی شیفته قدرت و پول نشان میدهد که خود را قهرمان طبقه کارگر تصور میکرد در حالی که زندگی یک مرد ثروتمند قرون وسطایی را میگذراند.
او روابط متعددی داشت و عاشقان خود و همچنین سبک زندگی مجلل خود را مخفی نگه می داشت.
برنارد مونتگومری
اما شاید مهم ترین نمونه استفاده از بادال در میان شخصیت های تاریخی، برنارد مونتگومری بریتانیایی باشد.
ژنرال برنارد مونتگومری فرمانده ارتش بریتانیا در طول جنگ جهانی دوم بود که قصد داشت با ارتشی متشکل از ۱.۳ میلیون نفر به شمال فرانسه تحت اشغال آلمان حمله کند. در ۲۵ می ۱۹۴۴، مونتگومری در مستعمره بریتانیا در جبل الطارق ظاهر شد. این باعث شد که جاسوسان نازی به برلین اطلاع دهند که حمله به جنوب فرانسه انجام خواهد شد.
این نقشه عجیب باعث شد تا دو برنارد مونتگومری برای چندین هفته زندگی جداگانه ای داشته باشند. یکی از آنها مشهورترین سرباز انگلیسی بود که تهدیدی همیشگی برای ارتش آلمان در ایتالیا و شمال آفریقا بود و دیگری یک بازیگر نه انگشتی اهل پرت استرالیا.
در حالی که آلمانی ها دیوانه وار سعی می کردند بفهمند که نیروهای متفقین به کجا حمله می کنند، بدلکاری به نام M. Oh you. کلیفتون جیمز تمام تلاش خود را می کرد تا آنها را گیج کند.
کلیفتون جیمز ۲۵ سال بازیگر بود. او که قبل از نقل مکان به لندن در استرالیای غربی بزرگ شده بود، به ارتش بریتانیا پیوسته بود و قصد داشت بازیگر شود، اما در عوض به خدمت سربازی فرستاده شد.
شباهت عجیب او به مارشال مونتگومری دهان به دهان پخش شد و منجر به دعوت به واحد فیلم شد.
او برای جعل هویت مونتگومری آموزش دیده بود. جیمز پس از از دست دادن انگشت خود در جنگ جهانی اول، از انگشت مصنوعی استفاده کرد. این دو سبک زندگی بسیار متفاوتی داشتند. مونتگومری از الکل و سیگار اجتناب می کرد در حالی که جیمز از هر دو لذت می برد.
جیمز در سال ۱۹۵۴ خاطرات خود را با عنوان «من مونتی بودم» منتشر کرد و به شهرت رسید. چهار سال بعد او در نقش خودش و مونتگومری در نسخه سینمایی این اثر ظاهر شد.
منبع: روزیاتو
گفتگو در مورد این post