در شرق تهران و در یکی از کوچه پس کوچه های محله جوادیه خانه ای قدیمی با نمای آجری وجود دارد که پیرزنی تنها در آن زندگی می کند که خانه بسیار کثیفی دارد.
به گزارش صبح امروز به درخواست اهالی به محله جوادیه سر زدیم تا از اتفاقات رخ داده مطلع شویم. خانه پیرزن درست وسط کوچه ای در این محله قرار دارد. خانه ای قدیمی دو طبقه با نمای آجری که کمترین شباهتی به خانه های بازسازی شده اطراف ندارد.
تخلیه ناخالصی ها در خیابان
شاهین مرتضوی زن میانسال ساکن این محله در مورد آزار و اذیت همسایه خود می گوید: این زن کمترین اعتقادی به نظافت و بهداشت ندارد و هر زباله ای را که در کوچه و خیابان ببیند جمع می کند و نزد خود می برد. خانه
از طرفی خانه اش را پاتوق گربه ها می کند و تمام گربه های محله را به خانه اش می برد».
مرتضوی گلویش را صاف می کند و صدایش را پایین می آورد و ادامه می دهد: آدم نمی تواند بگوید، اما این همسایه ما می ترسد چاه فاضلابش پر شود، شب یک سطل پر از فضولات را در کوچه خالی می کند و در صبح “باید خیابان را بشوییم تا بتوانیم زندگی کنیم.”
هنوز صحبت همسایه تمام نشده که گربه ای می آید و جلوی خانه پیرزن می نشیند. مرتضوی گربه را نشان می دهد و می گوید: بیا! شاهد از غیب آمد.» و ادامه می دهد:
تنها موجود زندهای که پا به این خانه میگذارد این گربهها هستند که از صبح تا شب در زبالههای داخل خانه زیر و رو میشوند.»
او نفس راحتی کشید و افزود: در خانه همسایه مزاحم ما به روی گربه ها باز است و با آنها زندگی می کند، به آنها غذا می دهد و عصرها در حالی که گربه هایش از ایوانش بالا می روند جلوی در می نشیند. و بوی تعفن خانه اش به کوچه می پیچد تا مجبور شویم برای نفس کشیدن نقاب بزنیم.»
می خواهیم از این کوچه برویم
فهیمه شریفی، یکی دیگر از اهالی کوچه، هنگام صحبت با مرتضوی، از راه می رسد و دلش را باز می کند: «هیچ کس داخل خانه اش را ندیده است، چون به جز گربه کسی را راه نمی دهد، بلکه به خاطر بوی تعفنی که از او می آید. خانه معلوم خواهد شد که در داخل چه خبر است.”
وی ادامه می دهد: بارها با زبان زیبا به او گوشزد کرده ایم که زباله و ناخالصی ها را در خیابان نریزد، دستشویی برود و خانه اش را تمیز نگه دارد، گربه ها را وارد خانه نکند و خود را نسازد. خانه زباله
اما چون پیرزن بد دهن است و می گوید خودسر و فحاشی است».
وی می افزاید: با این وجود همسایه ها او را دوست دارند و در مناسبت ها برایش غذا و نذری می آورند، اما در را باز نمی کند و از پشت پنجره می گوید ظرف را پشت در بگذار و برو.
شریفی که از این اتفاق دلش سوخته می گوید: بارها با 137، 110، بهازیستی و هر جا که فکرش را بکنید تماس گرفته ایم، اما هیچ کس کاری نمی کند. خانه برای فروش برای ترک این کوچه.”
از اول اینطور نبود
همسایه ها دور من جمع می شوند و هر کدام خاطره ای از آزار و اذیت پیرزن تعریف می کنند. آنها معتقدند همسایه شان از روز اول همینطور بوده است، این خانم غنی پور یکی از اهالی قدیمی کوچه حرف های تازه ای برای گفتن دارد. او می گوید:
«این خانم و همسر مرحومش را از قدیم می شناسم، همسرش در نانوایی کار می کرد، با اینکه بچه دار نشدند، در کنار هم زندگی خوشی داشتند.
اما وقتی شوهرش مرد، زن بیچاره گیج شد و در خانه اش را به روی همه بست و به هیچ چیز از جمله نظافت خانه اش اهمیت نداد.
وی ادامه می دهد: به نظر می رسد همسایه ما دیگر تعادل روحی ندارد، نیاز به کمک دارد و نهادهایی مانند بهزیستی، شهرداری و… باید از او حمایت کنند.
«نیلوفر شکری» مدیر محله جوادیه در گفت و گو از حمایت نهادهای شهری و اجتماعی می گوید: چندی پیش یک گروه جهادی به صورت داوطلبانه منزل وی را نظافت کردند که خانم های گروه نیز وی را به حمام عمومی بردند. اقدام خوبی بود، به شرطی که مستمر باشد.»
وی ادامه می دهد: برخی فکر می کنند این خانم مستحق است و غذا یا خواربارش را می برد در حالی که مستمری شوهرش را می گیرد و نیاز مالی ندارد فقط باید حمایت اجتماعی شود اگر بهزیستی او را به کهریزک می برد خیالش راحت می شود. و خیابانی از دست او راحت می شد.»
پس از شنیدن صحبت های همسایه ها به اتفاق مدیر محله و خانم های همسایه برای ملاقات با پیرزن به خانه او می رویم. اما وقتی زنگ می زنیم، کسی در را باز نمی کند. همسایه ها می گویند از پشت پنجره نگاه می کند، اما چون می داند چه کار می کنیم، در را باز نمی کند.
شرح عکس لو رفته از کثیف ترین خانه تهران که حال شما را بد می کند/ تصویر اولین بار در صبح دیده شد. ظاهر شد.
گفتگو در مورد این post