اسفندماه سال گذشته در سیصد و بیست و نهمین جلسه شورای عالی کار حداقل حقوق کارگر در سال 1403 با افزایش 35.3 درصدی 8 میلیون و 208 هزار تومان تعیین شد. روز 29 اردیبهشت یکی از اعضای شورای عالی کار اعلام کرد که مصوبه حداقل دستمزد 1403 به امضای نمایندگان جامعه کارگری نرسیده و باید نقض شود و جلسه جدیدی تشکیل شود. محسن باقری نماینده جامعه کارگری در شورای عالی کار گفت: نمایندگان جامعه کارگری به دنبال تشکیل مجدد شورای عالی کار با هدف توافق بهتر برای تعیین حداقل دستمزد کارگران هستند. همزمان اعتراضات به تعیین دستمزد کارگران در سال 1403 شدت گرفته و برخی معتقدند با افزایش قیمت دلار و سکه در فروردین ماه، کارگران نسبت به اسفند سال گذشته فقیرتر شده اند. تعیین غیر کارشناسی دستمزدها نه تنها معیشت طبقه کارگر را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه اقتصاد و تولید یک جامعه را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
نرخ تورم و سبد معیشتی
سامیه گلپور، دکترای فقه و حقوق در این باره به فراز گفت: ماده 41 قانون کار در مورد تعیین دستمزد کارگران است؛ در این ماده شورای عالی کار وظیفه تعیین حداقل مزد کارگر را بر عهده دارد. روند سه جانبه این شورا باید بین کارگر، کارفرما و دولت فدراسیون ایجاد کند و دستمزدها با توجه به نرخ تورم و سبد معیشت کارگران تعیین شود بنابراین نرخ تورم و سبد معیشت در تعیین دستمزد دخیل است. یک سبد معیشتی شامل اقلام اساسی است که مینیمالیست ها برای مدیریت زندگی خود به آن نیاز دارند.”
آدرس نادرست حقوق کارگران و کارمندان
وی ادامه داد: در اسفند ماه سال 1402 نمایندگان کارگری از جوسازی ها، راهزنان و بحث های مطرح شده راضی نبودند؛ زیرا کمتر از نیمی از نرخ تورم را پوشش نمی داد، تورمی که در همان ماه به 45 درصد رسید. اسفند ماه قطعاً با افزایش 22 درصدی دستمزد کارگران سازگاری نداشت، در واقع بحث دولتمردان این بود که در بودجه 1403 افزایش 20 درصدی حقوق کارمندان در نظر گرفته شده است و نباید تفاوت چندانی وجود داشته باشد. بین افزایش حقوق این قشر و کارگران قطعا افزایش 20 درصدی حقوق کارمندان برای جامعه ای که تورم بالای 45 درصد خطر بیولوژیکی ایجاد می کند وحشتناک است، این عدد به اشتباه و برای حفظ حقوق کارگران انتخاب شده است. از نسبت حقوق کارگر و کارمند استفاده می شود و از طرفی فضای استخدامی کارمند و کارگر کاملاً با یکدیگر متفاوت است؛ مثلاً در محیط کار، کارمندان دورکار وجود دارد، در حالی که چنین فرصتی به ندرت وجود دارد. برای کارگران بوجود می آید محیط اشتغال کارگران درگیر مسائل مختلفی است که در محیط اشتغال وجود ندارد. بنابراین این دو حوزه اصلا قابل مقایسه نیستند و با هم متفاوت هستند».
حقوق بگیران یا برنامه ریزان را مقصر تورم بدانیم؟
سومیا گلپور استادیار دانشگاه افزود: با شرایط فعلی افزایش 22 درصدی برای ما قابل قبول نبود چرا که افزایش حقوق حداقل باید متناسب با تورم باشد. اما متأسفانه بحث به جایی می رسد که نه تنها این نسبت وجود ندارد، بلکه با همه چانه زنی ها بالاخره افزایش دستمزد به 35 درصد می رسد. این رقم برای حداقل حقوق بگیران 35 درصد و در سایر سطوح کمتر است. حال سوال ما این است که آیا نمایندگان تشکل های کارگری که در جلسات شورای عالی کار حضور دارند؟ ما سه تشکل کارگری هستیم و باید سه جا برای چانه زنی ما در این شورا باشد. در نهایت نمایندگان جامعه کارگری در یک فدراسیون به این نتیجه می رسند که این رقم افزایش دستمزد به ضرر جامعه کارگری است و امضا نمی کنند. در نهایت بدون امضای نمایندگان کارگری افزایش حقوق کارگران برای سال جدید تصویب شد. سوال جامعه کارگری از دولت این است که آیا تورم ایجاد شده در سال های گذشته را کارگران، کارمندان و بازنشستگان ایجاد کرده اند و اکنون این قشر باید هزینه آن را به گونه ای پرداخت کنند که سود کمتری داشته باشد؟ یا کسانی که باعث تورم شدند و وظیفه کنترل تورم را داشتند به دلیل کم کاری و ناآگاهی و سوء مدیریت این وضعیت را ایجاد کردند؟
جهش تولید با مشارکت کارگران
وی ادامه داد: قطعا کارگران نباید برای این موضوع هزینه کنند. در بسیاری از کشورها مانند ترکیه دستمزدها چندین برابر افزایش می یابد تا سطح زندگی جامعه کاهش نیابد، بنابراین خود دولت نیز موضوع را می پذیرد. مقام معظم رهبری در فروردین ماه امسال به تلخی کام مردم اشاره کردند. دولتمردان هر چقدر زحمت کشیده اند سر سفره کارگران دیده نمی شود. سفره کارگران و مستضعفان خالی است. معیشت کارگران باید تامین شود تا بتوانند کار کنند و در جهش تولید شرکت کنند. جهش تولید یک حرکت عادی نیست و آیا کارگری با این میزان دستمزد می تواند در جهش تولید شرکت کند؟ کارگران با همین میزان کار در کشورهای دیگر می توانند دستمزد بالاتری داشته باشند، اما در ایران در شرایط سخت و با دستمزد پایین مشغول به کار هستند. بیش از 50 میلیون نفر از مردم ایران زندگی کاری دارند و دولت ما به دنبال جهش تولید با مشارکت مردم است، قطعا باید نگاه خود را تغییر دهد و به سیستم های خصوصی و مردمی بیشتر کمک کند. دولت باید کمک کند اقتصاد از انحصار خارج شود و به جریان تولیدی برود.
دولت بزرگترین کارفرماست
یکی از اعضای شورای عالی اشتغال افزود: در این فضا قطعا اعتراضاتی وجود دارد؛ زمانی که قیمت دلار و طلا در فروردین ماه به میزان قابل توجهی افزایش یافته است، افزایش دستمزد کارگران به هیچ وجه به چشم نمی خورد، ما فکر می کردیم افزایش حداقل دستمزد. پاسخگوی نیاز اقتصادی کارگران در فروردین ماه خواهد بود اما متأسفانه با این افزایش قیمت ها حتی در اولین ماه سال 1403 فقرا فقیرتر شده اند و در سازمان برنامه و بودجه هیچ صندلی اقتصادی وجود ندارد که کار کند. با موضوع دستمزد براساس دانش، تخصص و تعهد، شورای عالی کار باید در محلی که بودجه کشور تعیین می شود، کرسی داشته باشد، اگر این کرسی وجود نداشته باشد، شاهد تصمیم گیری های غیر کارشناسی برای تعیین دستمزد کارگران هستیم. وقتی موضوع دستمزد کارگران در بودجه دیده نمی شود، شورای عالی کار اختیار تعیین دستمزد را نخواهد داشت، بیش از 70 درصد حقوق کارگران صرف مسکن آنها می شود، این در صورتی است که طبق قانون اساسی تامین مسکن بر عهده دولت هاست. زمانی که مسکن از سوی دولت تامین نمی شود، کارفرما فشار می آورد تا برای تامین معیشت کارگران، حقوق کارگران را افزایش دهد. موضوع بهداشت، درمان، آموزش و… از اصول قانون اساسی کشور است و دولت موظف به تامین آنهاست. من نماینده کارگران هستم، اما اکنون می خواهم از کارفرمایان دفاع کنم. چرا کارفرمایان باید هزینه های سلامت کارگران، مسکن، تحصیل، اوقات فراغت و … را پرداخت کنند؟ تامین این موارد از وظایف اساسی دولت هاست. دولت نباید از وظایف خود کوتاهی کند و آن را به کارفرمایان بسپارد. چرا دولت اینقدر نگران افزایش 35 درصدی دستمزدهاست؟ زیرا بزرگترین کارفرمای کشور ما دولت است. خود دولت اعتراف می کند که بزرگترین کارفرما است و بسیاری از صنایع تحت مدیریت آن هستند. بسیاری از صنایع کشور ما دولتی هستند و مسلم است که دولت به عنوان یک کارفرمای بزرگ در مقابل افزایش حقوق مقاومت می کند. اگر دولت به دنبال عدالت حقوقی است و از تناسب حقوق کارگر و کارمند استفاده می کند، چرا بین مدیران و کارمندان ادارات مختلف دولتی اعم از کارگر و کارمند تفاوت زیادی وجود دارد؟
دولت باید به دنبال حل این مشکل باشد
یکی از اعضای هیات امنای موسسه کار و تامین اجتماعی وزارت کار تاکید کرد: اگر دولت به دنبال بحث عدالت مزدی است باید از خودش شروع کند و عدالت مزدی را در کارگاه ها، کارخانه ها، شرکت ها حاکم کند. و دفاتر.” در بدنه حوزه های دولتی دیده می شود که یک نفر بالای 70 میلیون حقوق می گیرد و طبیعی است که دولت با افزایش دستمزدها مشکل داشته باشد. دولت به جای مقاومت در برابر افزایش دستمزد باید مشکل را حل کند. وقتی مشکلات اقتصادی افزایش مییابد، نمیتوان انتظار آسیبهای اجتماعی، فروپاشی خانواده، افزایش جداییها در اوایل زندگی و ناباروری را داشت. بخش عظیمی از آسیب های اجتماعی ناشی از اشتغال است و زمانی که شرایط شغلی مناسب نباشد، جامعه دچار بیکاری می شود. اکنون صدها کارخانه کوچک و بزرگ وجود دارد و به شدت به کارگر نیاز دارند و صدها کارگر نیز به دنبال کار هستند. اما این دو گروه به دلیل حقوق کم با یکدیگر ملاقات نمی کنند و بسیاری از آنها حاضر به جمع آوری زباله هستند اما با این میزان حقوق چند میلیونی کار نمی کنند. بنابراین ما اصرار داریم که دستمزد بازنگری شود و حداقل به نرخ تورم برسد. اگر تورم حتی ماهانه هم افزایش پیدا کند، شورای عالی کار باید حقوق ها را با توجه به نرخ تورم افزایش دهد. از سوی دیگر برای اینکه جامعه کارگری از بین نرود دولت نیز باید تدابیری بیندیشد و کارآفرینی را از حوزه کار و تولید کشور حذف کند و به جامعه کارفرمایی کمک کند تا جامعه بتواند محصول تولید کند.
منبع: آکونگار
گفتگو در مورد این post