بازار؛ گروه بین المللی: در قسمت اول گزارش مسیر رقابت ژئوپلیتیکی و پراکنده ژئواکونومیک جنوب جهانی بر اساس گزارش مرکز سیاست، می خوانیم که ابهامات زیادی در مورد تعریف دقیق جنوب جهانی و نقش روسیه و چین در این زمینه وجود دارد. این گروه بندی؛ به طوری که چنین ابهاماتی می تواند رویکردهای جنوب جهانی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد و مواضع و اقدامات آنها را شکل دهد.
همچنین، نحوه بازی چین و روسیه و نحوه نگاه سایر کشورهای در حال توسعه به این دو کشور تأثیر زیادی بر چگونگی تحول جنوب جهانی و واکنش غرب به آن خواهد داشت. از سوی دیگر، این کشورها باید با مشکل درازمدت ترویج تغییرات در نظام سیاسی و اقتصادی بینالمللی کنونی دست و پنجه نرم کنند تا نیازهای توسعه خود را بهتر برآورده کنند و در عین حال از تقسیم ژئوپلیتیکی جریانهای تجاری و سرمایهگذاری اجتناب کنند. به تصویب
در بخش دوم و در ادامه به این موضوع می پردازیم که تاکنون سه رویکرد اصلی در خصوص این موضوع توسط کشورهای بزرگ با تغییرات پیرامون هر موضوع اصلی مشاهده شده است.
رویکرد متضاد
رویکرد تقابلی توسط چین و روسیه در سطح جهانی، ایران و کره شمالی در منطقه و بازیگران دیگری مانند کوبا و ونزوئلا مورد حمایت قرار گرفته است. چین، روسیه و تا حدودی ایران از اشتراک نارضایتی و تمایل به تغییر در نظم جهانی کنونی فراتر رفته و به طور فعال برنامه های خود را ترویج کرده اند. به ویژه، هر سه تلاش کرده اند تا حوزه های نفوذ را در مناطق مربوطه خود ایجاد کنند. در مورد چین و روسیه، هدف تبدیل شدن به یک هژمون منطقهای است که آماده استفاده از ابزارهای نظامی یا تاکتیکهای «منطقه خاکستری»، درست در زیر سطح خصومتهای مسلحانه، برای دستیابی به اهدافشان است.
چین، به ویژه، هدف بلندمدت خود را برای جایگزینی نظم تحت رهبری ایالات متحده با نظم خود، با نهادهای بین المللی تحت ابتکارات و رهبری خود پنهان نکرده است. بعید است که هیچ کشور در حال توسعه دیگری از سیاست ها و اقدامات آشکارا ضد آمریکایی یا ضد غربی چین، روسیه و ایران پیروی کند، در حالی که به سادگی توانایی انجام این کار را ندارند. با این وجود، این سه کشور که برخی از تحلیلگران از آنها به عنوان بخش هایی از شرق جهانی یاد می کنند، احتمالا سعی خواهند کرد به بریکس بپیوندند که اکنون رسماً 9 عضو با بیش از 30 متقاضی است و ریاست آن بر عهده روسیه در سال 2018 است. مواضع به سمت غرب جهانی، به سمت آنها بکشید.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه با انگیزه عمدتاً تمایل به توسعه اقتصاد خود، علیرغم اختلاف نظر در مورد تله بدهی، در روابط تجاری و سرمایه گذاری با چین، از جمله مشارکت در ابتکار کمربند و جاده، مشغول شده اند.
این امر اختلافات را با اعضای معتدل تری مانند هند و برزیل تشدید می کند و رقابت بین آنها تعیین کننده جهت و تأثیر بریکس در امور جهانی است. در یک تحول جداگانه، چندین کشور برای حمایت سیاسی و اقتصادی به چین یا روسیه روی آورده اند. پس از آن که پس از کودتای دولتی که حکومت نظامی را بر کشورهایشان تحمیل کرد، توسط غرب تحریم شدند. این امر در میانمار و چندین مورد دیگر در آفریقا مشهود است.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه با انگیزه عمدتاً تمایل به توسعه اقتصاد خود، علیرغم اختلاف نظر در مورد تله بدهی، وارد روابط تجاری و سرمایه گذاری با چین از جمله مشارکت در طرح کمربند و جاده شده اند. در مقابل، آنها به حمایت از چین در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و آژانسهای وابسته به آن، از جمله کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، زمانی که چین به نقض حقوق بشر توسط کشورهای غربی متهم شده است، رأی دادهاند. با این کار بسیاری از کشورهای در حال توسعه استراتژی چین را تایید کرده و حوزه نفوذ این کشور را در روابط بین الملل ایجاد کردند.
هند مظهر رویکرد چند همسویی در جنوب جهانی است و به بسیاری از گروههای همسو با چین یا ایالات متحده میپیوندد.
رویکرد چند ترازبندی
در مقابل، هند مظهر رویکرد چند همسویی است. این کشور به بسیاری از گروههای همسو با چین یا ایالات متحده ملحق شده است، علاوه بر این که در G20 به عنوان بستری برای ارتقای رهبری جنوب جهانی که آرزوی آن را دارد، فعال است. سازمانهای دیگر عبارتند از انجمنهای چین محور مانند سازمان همکاری شانگهای، بریکس، و مشارکت سه جانبه چین، هند و روسیه، گروههای آمریکایی محور از جمله چهار (ایالات متحده، ژاپن، هند و استرالیا) و چندین قرارداد همکاری دوجانبه. با کشورهای دوست آمریکا در منطقه است.
در مورد مسائل توسعه گسترده تر، هند منافع خود را کاملاً با منافع کشورهای در حال توسعه در جنوب جهانی همسو می بیند و آرزو دارد که صدای جنوب جهانی باشد تا هنگام مذاکره با کشورهای توسعه یافته خود را در موقعیت قوی تری قرار دهد.
اهداف هند از پیوستن به این گروه های مختلف عمدتاً دفاع و ارتقاء منافع ملی خود است. این مسائل شامل عقب راندن چین در اختلافات مرزی و رقابت برای نفوذ در منطقه جنوب آسیا است. به طور گسترده تر، هند در حال بحث در مورد تغییرات در سیستم اقتصادی، تجاری و مالی فعلی است تا موانع پیش روی منافع توسعه خود را برطرف کند. در مورد مسائل توسعه گسترده تر، هند منافع خود را کاملاً با منافع کشورهای در حال توسعه در جنوب جهانی همسو می بیند و آرزو دارد که صدای جنوب جهانی باشد تا هنگام مذاکره با کشورهای توسعه یافته خود را در موقعیت قوی تری قرار دهد. این رویکرد در دوران ریاست موفق هند بر گروه 20 در سال 2023 و جایگزینی واضح برای رویکرد تقابلی چین موثر بوده است. یک نوع از رویکرد چند همسویی، استراتژی تعامل چندگانه است که توسط انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) اجرا شده است.
بر اساس مفهوم مرکزیت آسهآن در بحثهای مربوط به امور منطقهای از جمله نگرانیهای امنیتی، آسهآن رایزنیهای منظمی با بیش از ده کشور مهم دارای منافع در منطقه از طریق نشستهای دوجانبه و از طریق انجمنهایی مانند ASEAN+3 انجام میدهد. ، مجمع منطقه ای آسیا، نشست آسیا و اروپا و اجلاس سران آسیای شرقی. ایده پشت این تعاملات این است که اطمینان حاصل شود که کشورهای عمده ای که نقش مهمی در امور منطقه ای ایفا می کنند، از نگرانی های آسه آن آگاه هستند، که باید هنگام تدوین استراتژی های منطقه ای آنها مورد توجه قرار گیرد. به این ترتیب، نگرانی های آسه آن قابل شناسایی و محافظت است.
ویتنام توانسته است علاوه بر مشارکت با چین، روسیه، هند و کره جنوبی، روابط خود را با ایالات متحده و ژاپن به بالاترین سطح مشارکت استراتژیک و همه جانبه برساند.
با این حال، نوع دیگری از رویکرد چند مشارکتی وجود دارد که توسط ویتنام اجرا شده است. بدون اتحاد نظامی، بدون جانبداری از یک کشور علیه کشور دیگر، بدون پایگاه نظامی خارجی، بدون استفاده از زور یا تهدید به استفاده از زور در روابط بینالملل. به ویژه، ویتنام در سال گذشته توانست روابط خود را با ایالات متحده و ژاپن به بالاترین سطح شراکت استراتژیک و همه جانبه، علاوه بر مشارکت با چین، روسیه، هند و کره جنوبی ارتقا دهد. در حالی که استرالیا و سنگاپور در حال مذاکره برای ارتقای مشابه هستند. فراوانی روابط در سطح بالا تضمین می کند که وضعیت ویتنام، به ویژه محیط امنیتی آن، به نفع کشورهای بزرگ است و در صورتی که ویتنام تحت فشار قرار گیرد (مثلاً از جانب چین) درجه ای از پوشش و تعادل را فراهم می کند.
رویکرد غیر تعهدی
رویکرد سوم، عدم تعهد سنتی است که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه در طول جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق رایج بود. اندونزی کشوری بزرگ در حال توسعه است که پذیرش عدم تعهد را تایید می کند. همچنین یکی از پنج شرکت کننده در کنفرانس آسیا و آفریقا در باندونگ، اندونزی در آوریل 1955 بود که جنبش غیرمتعهدها (NEM) را راه اندازی کرد. جنبش عدم تعهد، که از دهه های پس از جنگ سرد جان سالم به در برده است، اخیراً در میان تنش های ژئوپلیتیکی تشدید شده، اهمیت جدیدی پیدا کرده است. از 29 کشور اصلی به 120 عضو و 17 کشور ناظر از جمله چین افزایش یافته است.
بسیاری از کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها، مانند اندونزی، از جانبداری در درگیری های بین ایالات متحده / اروپا و چین / روسیه خودداری کرده اند. مثلاً در رابطه با حمله روسیه به اوکراین. به ویژه، اندونزی از پذیرش دعوت رسمی برای پیوستن به بریکس در سال 2023 خودداری کرد، زیرا نگران بود که چنین اقدامی به عنوان همسویی با چین/روسیه در برابر ایالات متحده/غرب تلقی شود. انتخابات ریاست جمهوری 23 بهمن 1393 بار دیگر بر پایبندی این کشور به سنت عدم تعهد و اهمیت سیاست خارجی این کشور در حفظ منافع ملی و تحکیم روابط دوستانه با کشورهای جهان تاکید کرد.
رویکرد غیرمتعهد اندونزی کمترین وجه مشترک را در میان بسیاری از کشورهای در حال توسعه نشان می دهد و می تواند به عنوان بستری برای توسعه نفوذ آن عمل کند.
در امور بین الملل، تمرکز اصلی اندونزی دفاع از استقلال و امنیت و حفاظت از منابع طبیعی خود در برابر استثمار ناعادلانه خارجی بوده است. به ویژه، این کشور از اقدامات سازمان های بین المللی مانند سازمان توسعه تجارت که آنها را برای صادرات محصولات کشاورزی از جمله روغن پالم و مواد معدنی مانند نیکل مضر می دانند، عقب نشینی کرده است. این رویکرد نشان دهنده کمترین مخرج مشترک در میان بسیاری از کشورهای در حال توسعه است و می تواند به عنوان یک پلت فرم برای اندونزی برای توسعه نفوذ خود عمل کند.
این شرکت با رشد قابل توجهی در سالهای اخیر، این کار را فعالتر آغاز کرده است. این رویکرد قبلاً به ثمر نشسته است، همانطور که موفقیت آن در پیشبرد بیانیه آشتی مشترک در اجلاس سران گروه 20 در بالی در سال 2022 به ریاست آن نشان داد.
گفتگو در مورد این post