فارین پالیسی در مقاله ای به قلم دانیل بایمن، کارشناس ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی نوشت: بیایید یک تمرین ذهنی انجام دهیم. فرض کنید ۷ اکتبر ۲۰۲۵ است، دو سال پس از حمله حماس، و سیاست اسرائیل در نوار غزه به هم ریخته است. در سال ۲۰۲۳، حماس از ویرانه های جنگ بیرون می آید و کنترل غزه را دوباره به دست می گیرد و اعتبار آن در کرانه باختری و سایر نقاط به شدت افزایش یافته است. در چنین شرایطی موقعیت بین المللی اسرائیل از جمله در واشنگتن در حال فروپاشی است و در داخل نیز اختلافات سیاسی و اجتماعی اسرائیل بیش از قبل از جنگ افزایش یافته و عملاً آن را فلج کرده است. نیروهای نیابتی ایران تهاجمیتر از همیشه هستند، حزبالله در حال شلیک موشک به شمال اسرائیل است و حوثیهای یمن کشتیهای اسرائیلی را در دریای سرخ تهدید میکنند.
به گزارش سرویس بین الملل «میهن تجارت» نکته بعدی این است: این نوع آموزش به عنوان “پیش از مرگ” شناخته می شود، تکنیکی که اولین بار توسط روانشناس گری کلین برای کاهش خطر شکست پیشنهاد شد. دانیل کانمن، برنده جایزه نوبل، این تکنیک را به عنوان راهی برای مقابله با اعتماد به نفس بیش از حد توصیه کرد. ایده این بازی ساده است. تصور کنید که یک طرح یا سیاستی که در حال حاضر دنبال میشود، به طرز وحشتناکی شکست میخورد. حال بپرسید چه اشتباهی منجر به این شکست شده است. نتیجه فهرستی از مشکلات احتمالی است که رهبران می توانند برای اتخاذ سیاست های بهتر مطالعه کنند.
در سفر اخیرم به اسرائیل با تیم مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی، برخی از این نقاط شکست احتمالی را در گفتگو با مقامات امنیتی و دیگر شخصیت های ارشد اسرائیلی کشف کردم. مشکلات اسرائیل در غزه می تواند ناشی از دست کم گرفتن حماس، تقویت ناخواسته این گروه، تضعیف انسجام داخلی اسرائیل، شکست روند انتقال از مرحله جنگ به دولت غزه و تضعیف روابط اسرائیل و اسرائیل باشد. . ایالات متحده.
دست کم گرفتن مقاومت حماس
اسرائیل به دنبال نابودی حماس و کشتن رهبران و بسیاری از نیروهای نظامی آن است. قبل از حمله اسرائیل، حماس تقریباً ۲۵۰۰۰ سرباز داشت و اسرائیل ادعا می کرد که حدود ۷۰۰۰ نفر از جمله بسیاری از رهبران عملیاتی کلیدی را تا اواسط دسامبر کشته است.
با این حال، نابودی کامل حماس بسیار دشوار خواهد بود و حتی اگر این گروه ضعیف شود، می تواند دوباره در غزه رشد کند. اسرائیل میتواند قدرت حماس را با ارزیابی تعداد تشکیلات حماس، نظارت بر تشییع جنازه و اطلاعیههای تدفین، و شمارش نیروهای حماس که در جنگ کشته شدهاند، تخمین بزند. با این حال، همانطور که یک کارشناس اسرائیلی به من گفت، «من در مورد [تخمین اسرائیل درباره] من به تعداد جنگجویان حماس که کشته شده اند شک دارم.» این حمله را به تعداد کل افرادی که گمان می رود اعضای حماس هستند اضافه کرد و دقت تخمین تعداد اعضای حماس را کاهش داد.
حماس نیز عمیقاً در غزه مستقر است. از سال ۲۰۰۷ کنترل این نوار را در دست دارد و نسلی از ساکنان غزه تحت حاکمیت این گروه بزرگ شده اند. این سازمان از نزدیک با قبایل غزه همکاری می کند و پایگاه قدرتی در جامعه پناهندگان غزه دارد. مدتها قبل از اینکه حماس در سال ۲۰۰۷ غزه را تصرف کند، مدارس، بیمارستانها و مساجد را اداره میکرد و تقریباً در هر جنبهای از جامعه حضور داشت. این در تضاد کامل با گروه هایی مانند داعش است که در مناطقی که فتح کرده بودند نسبتاً جدید بودند و جنگجویانشان اغلب خارجی بودند و ارتباط کمی با مردم محلی داشتند.
با این ریشه های عمیق، حتی اگر بیشتر سیستم نظامی حماس نابود شود، به راحتی می تواند دوباره رشد کند. برای جلوگیری از این امر، گروه دیگری باید جایگزین حماس شود و اطمینان حاصل کند که پس از کاهش فشار اسرائیل، دوباره ظهور نخواهد کرد.
تقویت روایت مقاومت
حماس فراتر از یک سازمان است. آنها آنچه را که «مقاومت» می نامند با استفاده از زور برای پایان دادن به اشغال کرانه باختری و غزه توسط اسرائیل و نابودی اسرائیل تعریف می کنند. این نظر توسط بسیاری از فلسطینی ها و همچنین حزب الله لبنان، ایران و دیگر بازیگران منطقه پذیرفته شده است.
حمله ۷ اکتبر مورد تایید بسیاری از فلسطینی ها و جهان اسلام قرار گرفت و بیش از ۸۰ درصد ساکنان کرانه باختری از این حمله حمایت کردند. (شاید جای تعجب نباشد که کسانی در غزه که اعضای خانوادهشان کشته شده و خانههایشان ویران شده است، نسبت به دیگران علاقهی کمتری به این حمله دارند.) پاسخ تهاجمی اسرائیل و سطح بالای تلفات غیرنظامیان، روشهای حماس را برای بسیاری از ساکنان منطقه ثابت کرده است. . این بدان معناست که حماس یا هر گروه مقاومت دیگری خاک حاصلخیز برای رشد در غزه دارد. این یک عامل مهم در درازمدت است، زیرا تقریبا نیمی از جمعیت ۲.۲ میلیون نفری غزه زیر ۱۸ سال سن دارند. در خارج از غزه، این روایت از ایران و دیگر دشمنان اسرائیل حمایت می کند. همچنین این موضوع همکاری آشکار کشورهایی مانند مصر و امارات با اسرائیل را دشوارتر می کند.
بحران اعتماد عمومی
حمله ۷ اکتبر بسیاری از اسرائیلی ها را مجبور به ترک خانه های خود در جنوب نزدیک مرز غزه کرد. شلیک تقریباً مداوم راکت و خمپاره حزب الله در شمال اسرائیل همچنین ده ها هزار اسرائیلی دیگر را آواره کرده است. در مجموع ۲۵۰۰۰۰ شهروند اسرائیلی در حال حاضر دور از خانه در هتل هایی که توسط دولت پرداخت می شود یا با اقوام خود در جاهای دیگر زندگی می کنند. اطمینان از بازگشت این افراد به خانه های خود اولویت اسرائیل است.
اما اطمینان دادن به اسرائیلیهایی که در آن مناطق زندگی میکنند، هم از نظر نظامی و هم از نظر روانی دشوار خواهد بود. اسرائیل باید بتواند هم حماس و هم حزب الله را شکست دهد یا حداقل یک عامل بازدارنده علیه آنها ایجاد کند. «شکست» و «بازدارندگی» مفاهیم مبهمی هستند و اسرائیل باید مردم خود را متقاعد کند که در امنیت هستند. با توجه به شکست اطلاعاتی اسرائیل در ۷ اکتبر، که منجر به عدم پیشبینی حمله حماس و شکست نیروهای اسرائیلی در دفاع از ساکنان غزه شد، دشوار است.
در مناطق حنوبی اسرائیل که در مجاورت غزه قرار دارند، بازگرداندن اعتماد مستلزم شکست همه جانبه و آشکار حماس است. در شمال، حزب الله باید تعداد بیشتری از نیروهای ویژه خود موسوم به رضوان را به دورتر از مرزهای اسرائیل منتقل کند تا اطمینان حاصل شود که حمله غافلگیرانه رخ نمی دهد. اسرائیل همچنین ممکن است نیاز به استقرار تعداد زیادی نیرو در هر جبهه و ارائه قابلیتهای دفاع شخصی بیشتری در هر منطقه پرجمعیت داشته باشد. چنین اقداماتی برای اسرائیل پرهزینه و به ویژه دشوار است، زیرا ارتش آن به ذخایر وابسته است و حفظ ارتش بزرگ در یک جنگ طولانی را دشوار می کند. نگهداری طولانی مدت این نیروهای ذخیره در ارتش مستلزم آسیب به بخش های اقتصادی اسرائیل است، زیرا این نیروها در واقع کارمندان بخش های مختلف تولیدی و خدماتی اسرائیل هستند که برای خدمت سربازی فراخوانده می شوند.
بدتر از همه اینها بحران اعتماد به نظام سیاسی است. قبل از ۷ اکتبر، جامعه اسرائیل عمیقاً دوپاره بود، با مخالفت شدید بین جوامع مذهبی و سکولار، اعراب اسرائیلی و یهودیان اسرائیلی، و یهودیان کشورهای اروپایی در مقابل یهودیان کشورهای عربی. دولت نتانیاهو با معرفی چهره های راست افراطی به دولت و با تضعیف استقلال قوه قضاییه، جامعه را دو قطبی تر کرد. برخی از جناح راست اکنون ادعا می کنند که حماس به این دلیل حمله کرد که اسرائیل را به دلیل اعتراضات ضد دولتی در موقعیت ضعیفی می دید. اسرائیلیها ممکن است از مالیاتهای بالاتر برای تأمین بودجه ارتش، مدت طولانیتر خدمت برای نیروهای ذخیره و سایر اقدامات نامطلوب حمایت کنند، اما اگر این پیشنهادها به عنوان بخشی از اختلافات حزبی تلقی شود، دیگر توسط ساکنان اسرائیل حمایت نخواهند شد.
ابعاد حزب الله
جنگ تمام عیار با حزب الله می تواند برای اسرائیل فاجعه بار باشد. این گروه لبنانی جنگجویان بسیار بیشتری دارد که ماهرتر و با تجربه ترند و دارای زرادخانه راکت و خمپاره از جمله مهمات هدایت شونده دقیق هستند که سلاح های حماس در برابر آنها ناچیز به نظر می رسد. حزب الله تاکنون حملات محدودی به اسرائیل برای نشان دادن همبستگی با حماس انجام داده است. اسرائیل با افزایش حضور نظامی خود در امتداد مرز و انجام حملات در مقیاس کوچک که برای دور کردن حزب الله از مرز و نشان دادن آمادگی برای رویارویی نظامی طراحی شده است، پاسخ داده است. این تبادل آتش می تواند به راحتی از کنترل خارج شود و اسرائیل حتی ممکن است تصمیم بگیرد که به این گروه نیز حمله کند تا به تهدید حزب الله پایان دهد. در واقع، اگر فشار آمریکا نبود، ممکن بود اسرائیل زودتر چنین جنگی را آغاز کند.
عدم اجرای طرح انتقال نیرو
اسرائیل سرانجام به عملیات نظامی سنگین در غزه پایان خواهد داد. چه به دلیل اینکه حماس را تا حد زیادی نابود کرده است و چه به دلیل افزایش هزینه های جانی و مالی این عملیات و کاهش اعتبار بین المللی اسرائیل. در آن مرحله، اسرائیل باید حداقل بخشی از دولت غزه را حفظ کند تا از تسلیم شدن نیروهای اسرائیلی به یک قدرت اشغالگر که با جمعیتی متخاصم مواجه است، جلوگیری کند، همچنین برای جلوگیری از هرج و مرج در مرز غزه و جلوگیری از تأسیس مجدد حماس. تشکیلات خودگردان فلسطین است. این نهاد فلسطینی ممکن است تشکیلات خودگردان فلسطینی باشد که با حمایت اسرائیل بر کرانه باختری حکومت می کند، یا شاید گروهی از تکنوکرات های غیر وابسته.
اسرائیل گزینه های چندان خوبی در این زمینه ندارد. رژیم فاسد و عمیقاً منفور است. سیاست های اسرائیل در کرانه باختری، اعتبار این سازمان خودگردان را تضعیف کرده و حمله حماس و واکنش اسرائیل به این حمله، محبوبیت این سازمان فلسطینی را بیش از پیش کاهش داده است. تشکیلات خودگردان بدون کمک قابل توجه اسرائیل قادر به برقراری امنیت در کرانه باختری نخواهد بود و غزه چالشی بسیار بزرگتر خواهد بود. با این حال، گزینه بهتری وجود ندارد.
ناتوانی در مدیریت روابط با آمریکا
انتقادهای بین المللی از حمله اسرائیل به غزه در حال افزایش است. اسرائیل برای تسلیحات (به ویژه برای مبارزه با حزب الله) به ایالات متحده وابسته است. ایالات متحده همچنین حمایت مالی قابل توجهی از اسرائیل ارائه می کند و روابط با واشنگتن برای بازدارندگی ایران و متوقف کردن گروه هایی مانند حوثی ها در یمن از تلاش برای حمله به اسرائیل حیاتی است. تاکنون، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، با حمایت صادقانه و قوی خود پس از حمله ۷ اکتبر، حسن نیت فوق العاده ای در اسرائیل ایجاد کرده است.
با این حال، این رابطه می تواند به راحتی از بین برود. بایدن در تلاش است تا حزب دموکرات آمریکا را که یک حزب کثرت گرا است، مدیریت کند. اکثر دموکرات ها مخالف حمایت قوی او از اسرائیل هستند و در این میان، نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو از روابط با واشنگتن برای بازی های سیاسی خود استفاده می کند. ایالات متحده اسرائیل را تحت فشار قرار داده است تا تلفات غیرنظامیان را در حملات خود به غزه کاهش دهد و از تشدید تنش با حزبالله اجتناب کند. در همین حال، بسیاری از اسرائیلی ها معتقدند که حماس باید به طور کامل نابود شود، حتی اگر بسیاری از غیرنظامیان فلسطینی جان خود را در این روند از دست بدهند. این تقسیمات سیاسی و استراتژیک می تواند ایالات متحده و اسرائیل را از هم جدا کند و اسرائیلی ها را در سطح بین المللی منزوی کند و آنها را از حمایت نظامی بسیار مورد نیاز محروم کند.
اکنون اسرائیل چه کاری می تواند بکند؟
برخی از این چالش ها بدون ایجاد مشکلات و استرس اضافی قابل حل نیستند. اسرائیلی هایی که با آنها صحبت کردم متوجه شده اند که کشتار غیرنظامیان فلسطینی حمایت از روایت حماس را افزایش می دهد و جایگاه بین المللی اسرائیل را تضعیف می کند. اما آنها احساس می کنند که چاره ای جز تعقیب یک حمله نظامی تهاجمی برای نابودی حماس ندارند که به ناچار منجر به کشته شدن بسیاری از غیرنظامیان می شود. به همین ترتیب، برای جلوگیری از جنگ با حزبالله، ایالات متحده از تلآویو میخواهد که خویشتنداری کند، اما رویکردی که به حفظ وضعیت موجود در مرزهای شمالی اسرائیل منجر شود، اسرائیلیها را متقاعد نمیکند که به خانههای خود در شمال بازگردند.
با این حال، فهرست مشکلات احتمالی که قبلا ذکر شد نشان می دهد که اسرائیل باید اهداف خود را کاهش دهد. ممکن است نیاز باشد که به حملات منظم و بازدارندگی علیه حماس و وضعیت آشفته غزه بسنده کند. اسرائیل همچنین باید برای بلندمدت برنامه ریزی کند و درک کند که نمی تواند برای همیشه در جنگ باشد و باید رابطه خود را با ایالات متحده حفظ کند.
گفتگو در مورد این post