چیزی را گزارش کنید اخبار بورسعلیرغم اینکه بازار سرمایه کشور در سال ۱۴۰۲ بازدهی مناسبی را برای تعداد محدودی از سهامداران (به ویژه مشارکت کنندگان فعال در طرح های ایجاد حباب قیمتی در سهام برخی شرکت های کوچک فراهم کرد)، بازار سال ۱۴۰۲ همچنان مانند سرمایه بود. این بازار در سال های ۲۰۱۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نتوانست عملکرد خاصی را به سرمایه گذاران خود ارائه دهد.
با در نظر گرفتن سطح بالای عدم توزیع سود در بسیاری از شرکت های بازار سرمایه (به لطف مشوق های مالیاتی مانند معافیت های مالیاتی برای سود تقسیم نشده و انتقال به سرمایه سهام)، بازده کل شاخص از آغاز سال ۱۴۰۲ تا امروز ۲۷ اسفند ماه ۱۴۰۲ فقط (۷%) و بازدهی شاخص وزنی یکسان در این زمان ها (-۱ درصد) بود که با توجه به شرایط موجود در بازار سرمایه کاملاً قابل توضیح است.
به عبارت دیگر از افت قابل توجه قیمت ها و شاخص کل فعلی نسبت به اردیبهشت میانه اگر از ماه ۱۴۰۲ چشم پوشی کنیم، روند بازار در ادامه روند رکود و ناامیدکننده سه سال اخیر طبقه بندی می شود. یا به عبارت دیگر، اگر بخواهیم توسعه بازار سرمایه در سال ۱۴۰۲ را در مقایسه با نرخ تورم و بازدهی اوراق با سود ثابت یک روند نزولی تلقی نکنیم، بیشک تعبیر «بازار راکد و ناامیدکننده» مناسب است. بهترین کلمه برای توصیف این بازار است.
اما آیا حجم کم مبادلات ناشی از بی اعتمادی سرمایه گذاران تنها عامل مهم و تاثیرگذار در رکود بازار سرمایه در سال ۱۴۰۲ بود؟ طی یک سال گذشته سهامداران و سرمایه گذاران بازار سرمایه کشور شاهد انواع تقلب های خودی، ضعف های نظارتی، تقلب های دولتی و… بوده اند که بد نیست به برخی از آنها و تاثیر آن ها در توسعه بازار اشاره کنیم.
یک فاجعه بزرگ در سال ۱۷ اردیبهشت ماه:
چرخش بازار سرمایه در سال ۱۴۰۲ احتمالاً ناشی از اتفاقات است اردیبهشت ماه منتسب به جایی که پس از افزایش قیمت قابل توجه اکثر سهام در ۴۰ روز ابتدایی سال، تحویل قوی و آبشاری در اواسط ماه و سپس خبر افزایش نرخ عرضه پتروشیمی ها و صنایع مختلف، بسیاری از سرمایه گذاران هیجان زده بودند و سهامداران نقره داغ.
درگیری بر سر دسترسی فروشندگان و عرضه کنندگان متعدد بزرگ به نامه افزایش قیمت خوراک صنعتی چند روز قبل از اعلام رسمی موج عظیمی از بی اعتمادی و ادعای سوء استفاده از رانت اطلاعاتی را به راه انداخت.
مصاحبه های رنگارنگ و جلسات مقتدرانه برخی مدیران سازمان بورس و معاونان در همان روزهای اول چنان فضایی را ایجاد کرده بود که همه منتظر اعلام اسامی شناخته شده و تحمیل جرایم سنگین کیفری به کاربران و افشاگران بودیم. اجاره اطلاعات مذکور
اما حیف که پس از گذشت بیش از ۳۰۰ روز از این مصاحبه های تند، دیگر نه خبری از این مدیران به اصطلاح قدرتمند در سازمان بورس است و نه خبری از افشای نام و جنایت.
ایجاد اعتماد و اطمینان در فضای سرمایه گذاری (به ویژه بازار سرمایه) ممکن است نیازمند سال ها فرهنگ سازی و پرداخت هزینه های بالا باشد. اما ایجاد بی اعتمادی و ایجاد فضای آلوده به رانت و فساد سازمان یافته هنری است که مسئولان اقتصادی و مدیران سازمان بورس در آن متخصص هستند.
با این حال، قیمت بسیاری از سهام پس از گذشت بیش از ۳۰۰ روز همچنان در همان سطح است اردیبهشت هنوز ماه نرسیده، هنوز خبری از اعلام مقصران و ذینفعان رانت اطلاعات نیست و بی صبرانه منتظر رونمایی از سامانه های ردیابی متخلفان وعده داده شده توسط مدیران داغ سازمان بورس هستیم.
دولت بزرگترین دشمن بازار سرمایه در سال ۱۴۰۲ است:
اگرچه بسیاری از فعالان بازار سرمایه در سالهای اخیر نقش و تأثیر دولت بر شرایط و روند بازار سرمایه را دست کم نگرفتهاند، اما میتوان آن را نماد اصلی مداخله مؤثر دولت در بازار سرمایه از سال ۱۴۰۲ دانست.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مداخله دولت در عملکرد ناامیدکننده بازار سرمایه ۱۴۰۲، به برخی از نکات زیر و تأثیر هر کدام بر عملکرد بازار نگاهی بیندازید:
۱- افزایش نرخ خوراک و سوخت پتروشیمی ها و سایر صنایع:
همان طور که گفته شد، برای بسیاری از فعالان بازار سرمایه، اعلام افزایش نرخ خوراک مجتمع های پتروشیمی (نرخ ۷ هزار تومانی هر مترمکعب گاز خوراک) در ابتدای سال برای درک نگاه دولت به پایتخت کافی بود. بازار در سال ۱۴۰۲
فراتر از حدس و گمان و افزایش و کاهش چند برابری میزان خوراک و فرمول های محاسباتی آن، بی شک افزایش میزان خوراک تاثیر انکارناپذیری بر تحولات بازار به ویژه در ماه های ابتدایی سال داشته است.
۲- جریمه های سنگین برای بانک هایی که در ارائه وام مسکن ضعیف عمل کردند:
دولت با علم به اینکه بودجه مصوب ۱۴۰۲ چه از نظر علمی و چه عقلایی کیفیت لازم را ندارد تصمیم گرفت کسری بودجه صنایع مختلف را جبران کند.
با گذشت چند ماه از نقره سوزی پتروشیمی ها و سهامداران آنها، قرعه کشی هایی به نام بانک ها و جرایم سنگین آنها به دلیل عدم اعطای تسهیلات در ساخت مسکن صورت گرفت.
سهامداران بخش بانکی و سرمایهگذاریهای مرتبط با این بخش چند هفتهای درگیر اخبار منتشر شده و مصاحبههای نامناسب مسئولان اقتصادی کشور در این زمینه بودند. حتی بدون در نظر گرفتن عدم اجرا و اجرای این جرایم، تاثیر اخبار صنعت بانکی تا چند هفته بر توسعه عمومی بازار سرمایه تاثیر گذاشت.
۳- اصلاح فرمول قیمت گذاری محصولات پالایشگاهی:
ظاهراً برای دولت فرقی نمی کند که این پول از چه منابعی و به چه قیمتی جمع آوری شود. آنچه در ماههای اخیر برای دولت مهم بوده است، اعتبار حداقلی و جبران کسریها از جیب شرکتها و سهامداران بوده است.
ما کاری به عقلانی بودن یا نبودن تصمیمات دولت در تغییر فرمول محاسباتی فرآورده های پالایشی نداریم (به گفته نویسندگان، تصمیم دولت در این مورد یکی از تصمیمات صحیح و تاخیری است)، اما چرا این تغییرات انجام نمی شود. این سوال جدی است که در سالهای اخیر اجرایی شده و همه این تصمیمات و تبعات آن باید در کمتر از یک سال آینده بر سهامداران و بازار سرمایه تحمیل شود.
۴- مانورهای مکرر، پنهان و خسته کننده دولت برای خصوصی سازی و ارزش گذاری مجدد خودروسازان:
جدای از واگذاری سهام پرسپولیس و استقلال، الزام بانک ها به واگذاری املاک مازاد و عزم دولت برای جبران خسارت بانک های خصوصی و دولتی ورشکسته، فروش سهام دولتی در شرکت های خودروسازی احتمالا یکی از اخبار تکراری و مشمئز کننده است. داستان مصاحبه با اعضای دولت در سال های اخیر.
بدون شک یکی از شعارهای اصلی وزرای دولت آقای رئیسی در دو سال و نیم اخیر، واگذاری سهام خودرو و عدم دخالت در قیمت محصولات این شرکت ها بوده است که البته هیچ نشانی از این موضوع وجود ندارد. این حتی در روزهای پایانی سال
خوشبختانه در سال گذشته دولت و وزرای گرانقدرش نه تنها هر چند روز یک بار مصاحبه های مکرری در خصوص واگذاری سهام خودروسازان ترتیب دادند، بلکه با نامه های مرتبط و نامربوط مبنی بر لزوم تجدید ارزیابی دارایی ها، هیجان کاذب بازار سرمایه را تقویت کردند. این شرکت ها
بی شک برخی از نوسانات بازار سرمایه کشور در سال ۱۴۰۲ مربوط به انتشار اخباری در مورد وضعیت اسفبار خودروسازان و راهکارهای خروج دولت از آن بود.
نوسانات و حمایت های مرتبط با اوراق تبعی خودروسازان و خریدهای باورنکردنی صندوق توسعه بازار در این نمادها را نادیده می گیریم و قضاوت را به عهده شما می گذاریم.
۵- ضربه نهایی را سخت تر وارد کنید:
بدون شک انتشار ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی اوراق با سود ثابت با نرخ سود ۳۰ درصدی دولت در ماه های پایانی سال ۱۴۰۲ ضربه نهایی دولت به نیمه عمر بازار سرمایه بود.
در واقع تامین مالی و جبران کسری مخارج دولت به بهانه تامین منابع سرمایه در گردش بنگاه های تولیدی از جیب بانک ها و بازار سرمایه آخرین غافلگیری و ضربه ای بود که دولت می توانست برای تضعیف هر چه بیشتر بازار سرمایه از آن استفاده کند. .
فرار سرمایه و ناامیدی از آینده:
حال قضاوت کنید در بازار سرمایه که نهادهای تصمیم گیرنده آن کمترین مشارکت و قدرتی برای دفاع از منافع سرمایه گذاران خود ندارند و دولت هر از چند گاهی با تغییر خودسرانه نرخ سود، سود شرکت های خود را کاهش می دهد. می توانیم؟ آیا انتظار سرمایه جدید و سرمایه گذاران جدید دارید؟
فکر می کنید در سال آینده که کسری بودجه چندین برابر سال ۱۴۰۲ است، شاهد چه دستاوردها و شگفتی هایی از سوی دولت برای بازار سرمایه باشیم؟
سال آخر ریاست جمهوری و تلاش حداکثری برای بستن کسری بودجه، احتمال روی کار آمدن ترامپ و تشدید تحریم های اقتصادی، وضعیت اسفبار قدرت مصرف کننده، تورم و… وضعیت بهتری را برای بازار سرمایه تصور می کنید؟ ۱۴۰۳؟
گفتگو در مورد این post