به گزارش سایت اقتصاد 100، اخیراً اعلام نرخ جدید تورم و همچنین ادعای داود منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه مبنی بر کاهش 20 درصدی تورم تا پایان سال جاری منجر به واکنش ها و تحلیل های بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی. در حالی که بسیاری این ادعای رئیس سازمان برنامه و بودجه را دور از انتظار می دانند، جعفر قادری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی، ضمن بیان اما و اگرها، رسیدن به نرخ مذکور را رد نمی کند. و می گوید: نرخ تورم نقطه به نقطه کاهش می یابد و با کاهش این نرخ، نرخ تورم سالانه نیز به همان نسبت کاهش می یابد. در نتیجه طبیعتاً اگر بانک رشد نقدینگی و پایه پولی، ترازنامه و کسری بودجه بانک ها و در مجموع عدم تعادل های موجود را کنترل کند، می تواند نرخ تورم را کاهش دهد. .
وی در گفتگو با سایت اختاز 100 معتقد است نرخ تورمی که اعلام می شود جنبه سیاسی ندارد و در همه دوره ها و بر اساس اعلام مرکز آمار ایران به یک شکل اتفاق می افتد. و بانک مرکزی
در عین حال نماینده مردم شیراز ضمن انتقاد از اختلافات موجود و تاثیر جدی آن بر نرخ تورم، معتقد است که نمی توان از اختلافات موجود در بخش های مختلف از جمله انرژی، بودجه، بانک و … چشم پوشی کرد، اما باید کنترل شود. کرد چرا که وجود این نارضایتی ها باعث افزایش تورم و مشکلات جدید و در نتیجه سخت شدن شرایط اقتصادی کشور و مردم شده است.
به گفته این نماینده مجلس دوازدهم، تراز تجاری غیرنفتی کشور منفی شده و این تراز منفی تاثیر بسزایی در افزایش تورم داشته است.
در ادامه گفت و گوی جعفر قدری نماینده مردم شیراز و عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی با سایت اقتصاد 100 را می خوانید؛
* آقای قادری! دولت ها تورم را بر چه اساسی محاسبه می کنند؟
در مرکز آمار ایران و بانک مرکزی چارچوبی وجود دارد که یک بحث کاملا تخصصی است، در واقع سیاسی نیست، به این صورت که یک سبد کالا و در واقع تغییرات آن سبد کالا را در نظر می گیرند. نسبت به سال قبل یا یکی دو سال. پایه را اندازه گیری می کنند و این پایه با نرخ تورم مشخص می شود.
اعلام نرخ تورم از سوی دولت سیاسی نیست
در واقع این نرخ بر اساس دیدگاه های سیاسی تعیین نمی شود. در همه دوره ها اینطور بوده است. این تورم مربوط به همه کالاها نیست. از این رو مرکز آمار ایران و بانک مرکزی نیز همین گونه عمل کرده اند و در این دولت نیز طبق روال گذشته عمل کرده اند.
*یعنی نرخ تورم اعلام شده با آنچه در کف جامعه و سفره های مردم مشاهده می شود، همخوانی دارد؟
ممکن است قضاوت و نگاه مردم به کالاهایی باشد که بیشترین مصرف را دارند، اما سبد کالایی که در نظر گرفته می شود ممکن است جزئی از کالاهای مصرفی و روزمره باشد، بنابراین ممکن است تغییراتی در این سبد نسبت به قبل ایجاد شود. دورهها، اما به این ترتیب شکی نیست و میتوان گفت عمداً نرخ تورم را اعلام میکنند و به گونهای رقم میزنند که اعداد کمتری را نشان دهد.
من معتقدم اگر در این مدت و این اعداد و ارقام اعلام شده در مورد تورم از سوی این دولت تردید کنیم، می توان گفت که این موضوع در دولت قبل هم وجود داشت.
نرخ تورم نقطه به نقطه کاهش یافته است اما…..
* اظهارات رئیس سازمان برنامه و بودجه را چگونه ارزیابی می کنید؟ با توجه به اینکه تا پایان سال نرخ تورم 20 درصد کاهش می یابد… آیا از نظر شما این امر از نظر علمی امکان پذیر و امکان پذیر است؟
نرخ تورم نقطه به نقطه کاهش یافته است و معمولاً وقتی این نرخ کاهش می یابد، نرخ تورم سالانه را نیز کاهش می دهد. بنابراین معتقدم به طور طبیعی اگر بانک نقدینگی و پایه پولی خود را رشد دهد، ترازنامه بانک ها و کسری بودجه و در کل عدم تعادل های موجود را رشد دهد. کنترل آهسته می تواند نرخ تورم را کاهش دهد. در حال حاضر نرخ تورم نقطه به نقطه حدود 35 درصد است که در صورت کاهش این نرخ، نرخ سالانه نیز به همین نسبت کاهش می یابد.
کاهش نرخ تورم نیازمند عزم و رویکرد جدی رئیس جمهور و معاون اول است
آیا به کاهش 20 درصدی تورم امیدوار هستید؟ با توجه به اینکه طبق نظر بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی نمی توان پیش بینی دقیقی از تورم تا پایان سال به خصوص شش ماهه دوم سال جاری داشت.
معتقدم اگر دولت بتواند در جذب نقدینگی، بهرهوری و پروژهها و… موفق باشد، میتواند نقدینگی را به سمت بخش تولیدی هدایت کند و با این کار، تورم به شدت کاهش مییابد. در نظام اداری با قاطعیت و برخورد جدی رئیس جمهور و معاون اول رئیس جمهور با برخی نهادها، به ویژه «طرح تأمین مالی تولید و زیرساخت» که اخیراً در شورای نگهبان تصویب شد، امیدواری وجود دارد. در این قانون سازوکارهای خوبی پیش بینی شده است که در صورت اجرا می توان اقدامات خوبی انجام داد.
دولت نمی تواند بازار ارز را کنترل کند اگر …
*در حوزه فروش نفت نیز دولت اعلام کرده است که یک و نیم میلیون بشکه نفت می فروشد و پول آن را نقد دریافت می کند. حال سوال اینجاست که اگر دولت این پول را نقدی دریافت کند کجا هزینه می شود؟ می تواند و چرا اثرات آن را در معیشت، تولید، صادرات و غیره نمی بینیم؟
با همین مقدار نفتی که می فروشیم، کل دریافتی نفت ما حدود 45 تا 50 میلیارد دلار است. از این 45، 50 میلیارد دلار، درآمد دولت از فروش نفت کمتر از 20 میلیارد دلار است و سال گذشته حدود 17 دلار دریافت کردیم و به غیر از سایر نیازها، نیم میلیارد دلار واردات محصولات کشاورزی داشتیم. بنابراین زمانی که محصولات، دارو، گندم و … وارد نمی شد، قیمت ها به شدت افزایش یافت، سالانه 200 هزار میلیارد تومان یارانه نان، نزدیک به 100 هزار میلیارد تومان برای یارانه دارو هزینه می شود. در واقع بر اساس نرخ ارز 4500 تومان و 28 هزار و 500 تومان پرداخت می شود و 100 هزار میلیارد تومان یارانه برق هزینه می شود. 400 هزار میلیارد تومان نیز به صندوق های بازنشستگی پرداخت می شود.
بنابراین این اختلاف نظرهایی که در بخشهای مختلف داریم طبیعی است که مشکلات جدی ایجاد میکند که همگی منشأ تورم هستند و تا زمانی که این اختلافات وجود دارد، دولت نمیتواند بازار ارز را کنترل کند. در حال حاضر اگر نرخ ارز اضافه شود و تراز تجاری غیرنفتی ما منفی شده باشد (هرچند تراز تجاری نفتی و غیرنفتی ما در مجموع مثبت است) و نزدیک به 17،18 میلیارد کسری داشته باشیم، دلیلش این است که وقتی در داخل کشور تورم افزایش می یابد و با نرخ تورم خارجی فاصله دارد و تفاوت افزایش می یابد، انگیزه صادرات کالاهای غیرنفتی به شدت کاهش می یابد.
شکاف بین نرخ تورم داخلی و تورم بین المللی منجر به افزایش قیمت ارز می شود
در هر صورت شرایط بسیار سخت است و در واقع دور باطلی که در حال حاضر وجود دارد، شکاف بین نرخ تورم داخلی و تورم بین المللی منجر به افزایش قیمت ارز می شود، افزایش نرخ ارز نیز منجر به افزایش قیمت ارز می شود. افزایش نرخ تورم داخلی، اگر بخواهیم از این دور باطل فرار کنیم. برای خروج باید اختلافات موجود را که منجر به افزایش نرخ تورم می شود، حل کنیم. عدم تعادل در حوزه انرژی، بودجه، بانک و… باید کنترل شود وگرنه نمی توان ارز را کنترل کرد و می توان انتظار داشت که با این نرخ ارز کنترل شده صادرات بیشتر شبیه واردات شود و منابع ارزی بیشتری به دست آوریم. . اگر بخواهیم منابع ارزی بیشتری به دست آوریم باید به نرخ تورم بیشتر توجه کنیم.
در کل شرایط کشور بسیار سخت است و بر خلاف نظر بسیاری که شرایط را آسان می دانند، شرایط آسان نیست. بسیاری از واحدهای تولیدی فولاد، سیمان و تولید ما در مقیاس محدودی از نظر مقیاس تولید تولید می کنند. حدود یک میلیون تن به هیچ وجه توجیه اقتصادی ندارد یا واحد فولاد هم همینطور است. ما حدود ده درصد جمعیت چین را داریم، اما ده برابر تعداد واحدهای فولاد، خودرو و سیمان چین داریم. در کشور ما هزینه تولید بالاست و این اختلافات موجود باید برطرف شود و در نتیجه تورم و مشکلات ارزی نیز برطرف شود.
گفتگو در مورد این post