در دنیای بازارهای مالی، تئوری های اقتصادی متعددی ارائه شده است که هدف همه آنها یکسان است. پیش بینی روند قیمت یکی از مهم ترین نظریه ها در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی نظریه داو است. تئوری متشکل از 6 اصل که درک آنها به طور قابل توجهی به معامله گران در شناسایی روندها و پیش بینی قیمت ها کمک می کند. به این ترتیب آنها می توانند معاملات هوشمندانه تری انجام دهند.
برای استفاده از تئوری داو باید اصول آن و نحوه استفاده از آن در هنگام خرید یا فروش را دانست. بدین منظور در این مقاله ابتدا به بررسی کلیات این نظریه و سپس تاریخچه آن می پردازیم. در ادامه به بررسی اصول شش گانه تئوری داو می پردازیم و در پایان سیگنال های خرید و فروش معمول آن را بیان می کنیم. با ما همراه باشید و با یکی از مهم ترین تئوری ها و ابزار تحلیل تکنیکال آشنا شوید.
مروری بر نظریه داو
نظریه داو جونز یک رکن مهم است تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی این نظریه اساساً معتقد است که بازار همیشه است در روندهای صعودی یا نزولی حرکت می کند. روندهایی که البته هرگز به شکل خطوط مستقیم نیستند. یک روند صعودی شامل قله ها و دره های متوالی بالاتر و یک روند نزولی متشکل از قله ها و دره های متوالی پایین تر است.
بسیاری از مفاهیم و عباراتی که امروزه در تحلیل تکنیکال می شنویم، از جمله سطوح حمایت و مقاومت و روندهای صعودی و نزولی از تئوری داو گرفته اند. سطوح حمایت و مقاومت و روند صعودی و روند نزولی از جمله این مفاهیم هستند.
هسته نظریه داو را می توان به صورت زیر تعریف کرد:
اگر یکی از شاخص های بورس از نظر قیمت و حجم از اوج یا مقاومت قبلی خود فراتر رود و شاخص دیگری با آن همراه شود، روند آن بازار صعودی تلقی می شود.
تئوری داو شامل 6 اصل یا شرط است که هدف آن شناخت حرکت بازار سهام به عنوان یکی از بازارهای اصلی مالی است. توسعه دهندگان این نظریه به ویژه بنیانگذار آن معتقدند که وضعیت بازار سهام می تواند نشان دهنده وضعیت کلی اقتصادی یک کشور و همچنین سایر بازارها باشد. بنابراین با تحلیل وضعیت این بازار می توان به نوعی روند سایر بازارها مانند ارز دیجیتال، فارکس و … را پیش بینی کرد.
تاریخچه مختصری از نظریه داو
خالق نظریه داو و توسعه دهنده اصلی آن، چارلز اچ داو (چارلز اچ داو) روزنامه نگار و تحلیلگر اقتصادی اواخر قرن نوزدهم در آمریکا است. او این نظریه را در سلسله مقالاتی در وال استریت ژورنال منتشر کرد که یکی از بنیانگذاران آن بود. چارلز برای توضیح و اثبات نظریه خود، شاخص هایی مانند شاخص صنعتی داو جونز (DJIA) و شاخص ریلی یا حمل و نقل داو جونز (DJTA) را ابداع کرد.
داو، همچنین یکی از بنیانگذاران داو جونز و شرکا (دو جونز و شرکت) در سال 1896 با ادوارد جونز و چارلز برگسترسر.
تکمیل نظریه داو
چارلز داو به دلیل مرگ نابهنگام خود در سن 51 سالگی در سال 1902 نتوانست نظریه خود را تکمیل کند. این کار را شاگردان و پیروانش با کشف نسخه های خطی و توسعه نظریه های او انجام دادند. برخی از مهمترین این افراد به همراه مقالات آنها عبارتند از:
- ویلیام پی همیلتون (ویلیام پی همیلتون) با مقاله فشارسنج بازار سهام در سال 1922
- رابرت رئا با مقاله خود نظریه داو در سال 1932
- آه تو. گئورگ شافر (E. Georg Schaefer) با مقاله چگونه به بیش از 10000 سرمایه گذار برای سود در سهام در سال 1960 کمک کردم
- ریچارد راسل با مقاله خود نظریه داو امروز در سال 1961
موقعیت فعلی نظریه داو
آنچه امروزه به عنوان تحلیل تکنیکال می شناسیم عمدتاً از ایده های داو و پیروانش نشات می گیرد. بیشتر این روش تحلیل بازار معتقد است که تمام اطلاعات مورد نیاز برای پیش بینی قیمت ها و روندهای آتی را می توان از نمودارهای قیمت به دست آورد. امروزه نظریه داو همچنان هسته اصلی تحلیل تکنیکال است، اگرچه برخی از جنبه های آن مانند تاکید بر رابطه بین شاخص حمل و نقل و شاخص صنعتی داو جونز کنار گذاشته شده است.
با این مقدمه به توضیح اصول تئوری داو ادامه می دهیم.
تمام اطلاعات لازم را در قیمت پنهان کرده است
اصل اول تئوری داو معتقد است که قیمت یک دارایی شامل تمام اطلاعات لازم در مورد آن است. نمونههایی از چنین اطلاعاتی شامل پتانسیل رشد، احساسات بازار، مزایای خرید و فروش و موفقیت برنامههای مدیریتی ناشر دارایی، مانند شرکتهای صادرکننده سهام است. بر اساس این اصل می توان روند کلی یک بازار یا یک ابزار معاملاتی خاص را بر اساس قیمت و روند فعلی آن پیش بینی کرد.
اصل اول تئوری داو مبتنی بر فرضیه بازار کارآمد است EMH فرضیه ای ایجاد شده است که مطالعه قیمت ها را بر سایر عوامل مانند ترازنامه شرکت های سهامی برای پیش بینی روندهای آتی ترجیح می دهد. این نظریه به خوبی از قیمت های بسته شدن در پایان روزهای معاملاتی به عنوان ابزاری برای شناسایی احساسات بازار استفاده می کند. به این ترتیب نوسانات روزانه ناپایدار حذف شده و تصمیم نهایی فعالان بازار در پایان هر روز معاملاتی تعیین می شود.
سه روند بازار
تئوری داو روندهای اصلی بازارهای مالی را به سه دسته اصلی تقسیم می کند که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.
روندهای اصلی
روندهای اصلی، اولیه یا اولیه شامل حرکات اصلی بازار است و می تواند برای یک یا چند سال ادامه یابد. روند صعودی و نزولی دو روند اصلی هستند که جهت کلی بازار را نشان می دهند. پیروی از این روندها ایده هوشمندانه تری برای معامله گران خرده فروشی است. به گرایش های اصلی انگیزه موج همچنین گفته می شود
روندهای ثانویه
روندهای ثانویه در نظریه داو یک الگوی قیمتی است که به عنوان موج اصلاحی نیز شناخته می شود.. این روندها در امتداد روندهای اصلی و در جهت مخالف آنها رخ می دهد. طول دوره های متوسطه معمولاً بین سه هفته تا دو ماه است. ما آنها را قبل از شروع دوباره روندهای اصلی می بینیم. افزایش در بازار نزولی و عقب نشینی در بازار صعودی نمونه هایی از روندهای ثانویه هستند.
روندهای جزئی
یک روند جزئی بسیار کوتاه مدت است و از چند ساعت تا چند روز طول می کشد. جهت این روندها نیز می تواند مخالف روندهای اولیه یا ثانویه باشد. اعتماد به روندهای جزئی و حرکت بر اساس آنها نیاز به مهارت بالایی در تجارت و تحلیل دارد. به این روندها نویز بازار نیز می گویند.
سه مرحله هر فرآیند اصلی
طبق تئوری داو، یک روند صعودی اصلی شامل سه مرحله زیر است:
- انباشت که طی آن قیمت ها و حجم معاملات به طور همزمان افزایش می یابد.
- مشارکت عمومی که به آن حرکت بزرگ نیز می گویند. در این فاز سرمایه گذاران کوچک و متوسط به روند صعودی می پیوندند و خرید می کنند. این مرحله طولانی ترین مرحله یک روند صعودی است.
- مازاد، جایی که سرمایه گذاران و معامله گران با تجربه شروع به خروج از بازار می کنند. در حالی که معامله گران کوچکتر هنوز در حال خرید هستند.
طبق تئوری داو، روندهای نزولی یا نزولی نیز طی سه مرحله زیر تکمیل می شوند:
- توزیعی که طی آن اخبار کاهش قیمت در بازار پخش می شود. در این مرحله، سرمایه گذاران با تجربه موقعیت های معاملاتی خود را می بندند.
- مشارکت عمومی که طی آن، درست برعکس این مرحله در روند صعودی، اکثر فعالان شروع به خروج از بازار می کنند. هدف آنها جلوگیری از تلفات بیشتر است. این مرحله همچنین طولانیترین فاز یک بازار نزولی است.
- وحشت، که نظریه داو آن را ناامیدی نیز می نامد. بدنه بازار در این مرحله امید خود را نسبت به بازگشت قیمت ها از دست داده و آماده خروج به هر قیمتی است.
لزوم همراهی شاخص ها در شکل گیری روندها
این مرحله هسته اصلی نظریه داو است. بر اساس این اصل زمانی می توان از وقوع یک روند مطمئن بود که سیگنال های ارسالی از شاخص های تحلیل تکنیکال با یکدیگر هماهنگ باشند. یعنی همه آنها یا حداقل اکثر آنها در مراحل اولیه بالا یا پایین می روند. این اصل توسط نظریه داو در مراحل اولیه توسعه آن با مثال زیر توضیح داده شد:
وقتی وضعیت اقتصادی مساعد است و تولید رونق می گیرد، شاخص صنعتی داوجونز یا DJIA مثبت می شود. در این شرایط، شاخص ریلی داوجونز یا DJTA نیز افزایش خواهد یافت. زیرا حمل و نقل کالا به طور طبیعی افزایش می یابد.
نیاز به همراهی حجم و قیمت در شکل گیری روندها
بر اساس تئوری داو، یک روند قوی تنها زمانی شکل می گیرد که حجم معاملات با آن همراه باشد. به عنوان مثال، یک روند صعودی برای افزایش قدرت و ادامه آن باید با افزایش حجم معاملات با سرعت مناسب همراه باشد. بر اساس این اصل، اگر قیمت برخلاف روند اولیه حرکت کند، حجم معاملات نیز به دنبال خواهد داشت.
همچنین حجم باید بدون توجه به روندهای ثانویه همیشه با روندهای اولیه همراه باشد. این نشان می دهد که احساسات بازار همچنان در جهت روند اولیه است. در غیر این صورت شاهد تضعیف روند اولیه و تقویت روند ثانویه یا اصلاح بازار تا تبدیل شدن به روند اصلی خواهیم بود.
ثبات روندها تا وقوع یک روند معکوس واضح
طبق این اصل نظریه داو، روندهای ثانویه را نمی توان با بازگشت روندهای اصلی اشتباه گرفت. در واقع پنج اصل قبلی نیز باید برای تایید روند بازار اعمال شود. پیش بینی زمان وقوع روندهای معکوس اصلی و تشخیص آنها از روندهای کوتاه مدت دشوار است و نیاز به تحلیل تکنیکال بیشتری دارد.
تجزیه و تحلیل سطوح مقاومت و حمایت یکی از این تکنیک ها برای تشخیص روند معکوس است. بر این اساس زمانی که بازار نتواند در یک دوره نسبتا طولانی از قله قبلی خود عبور کند یا حداقل آن را تکرار کند، باید منتظر آغاز روند نزولی بود و بالعکس. لازم به ذکر است که این نظریه توضیح زیادی در مورد بازارهای محدوده یا خنثی و نحوه معامله در آنها ارائه نمی دهد.
سیگنال های رایج خرید و فروش با تئوری داو
در طول سال ها پس از اختراع نظریه داو، برخی از سیگنال های خرید و فروش آن به صورت تجربی به دست آمده است. طبق این نظریه، سیگنال خرید سهام معمولی شامل مراحل زیر است:
- وقوع یک روند صعودی ثانویه پس از تشکیل پایین ترین سطح حمایتی در یک روند نزولی اصلی
- کاهش حداقل سه درصدی یکی از شاخصهای صنعتی یا ریلی داوجونز و باقی ماندن هر دوی آنها در سطحی بالاتر از پایینترین سطح قبلی.
- شکست قیمت، بالاتر از اوج رالی قبلی
یک سیگنال معمولی فروش سهام در تئوری داو شامل مراحل زیر است:
- وقوع یک روند نزولی ثانویه پس از تشکیل بالاترین سطح مقاومت در یک روند صعودی اصلی
- افزایش حداقل سه درصدی یکی از شاخصهای صنعتی یا ریلی داوجونز. اما هر دوی آنها در سطح پایین تری نسبت به بالاترین سطح قبلی باقی می مانند
- عبور قیمت در رالی فعلی از پایین ترین سطح حمایت اخیر
نظریه داو و اهمیت آن برای معامله گران
با وجود بیش از صد سال قدمت، نظریه داو همچنان به عنوان هسته تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، به ویژه سهام عمل می کند. بازاری که بر اساس این نظریه می تواند نشان دهنده وضعیت کلی اقتصاد و سایر بازارها باشد. تئوری داو با فرض حرکت ثابت قیمت ها در روندهای متشکل از قله ها و فرودهای متوالی، شامل 6 اصل است.
مهمتر از همه، اصول تئوری داو به معامله گران کمک می کند تا روند قیمت، دوام آنها، قدرت مقاومت و سطوح حمایت را شناسایی کنند. تشخیص بهتر همچنین منجر به باز و بسته شدن به موقع موقعیت های معاملاتی می شود. هر چه یک معامله گر در این موضوع متخصص تر شود، بیشتر به جمع معامله گران حرفه ای می پیوندد. به این ترتیب او می تواند با ورود و خروج زودتر از دیگران از روندهای پیش رو بهره مند شود.
نظریه داو چیست و نقش آن در تحلیل تکنیکال چیست؟ اولین بار در وبلاگ Valx. ظاهر شد.
این خبر در تاریخ2023-04-13 11:01:30 توسط خبرجو منتشر شده است.
گفتگو در مورد این post