بازار خودرو یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی هر کشور است. در این بازار خودروهای نو یا دست دوم به فروش می رسد. انواع وسایل نقلیه مانند خودرو، موتور سیکلت، وانت، کامیون، اتوبوس و انواع دیگر در این بازار موجود است.
شرایط تولید خودرو در کشور اخیرا مورد انتقاد وزیر صنعت قرار گرفت و گفت: فعالیت 36 خودروساز در کشور، خودروسازی نیست، بلکه خودروفروشی است. البته عباس علی آبادی گفت: در خصوص کیفیت خودرو 85 استاندارد مانند نور روز تعیین کردیم که برای کشور ما چندان کاربردی نیست، اما در خصوص استانداردهای مهم در ایمنی شرط کرده ایم که جدا از قیمت خودرو. ، تمامی محصولات باید کامل و با کیفیت باشند. مشاهده شدن
اما وضعیت تولید خودرو در نهایت به گونه ای خود را نشان داد که نه مصرف کننده راضی است و نه تولیدکننده و نه سیاست گذار. فرهاد احتشام زاد، کارشناس صنعت خودرو در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین، علت به وجود آمدن این وضعیت و راه برون رفت از بحران صنعت خودرو چیست. آنچه در ادامه می خوانید قسمت دوم گفت و گو با فرهاد احتشام زاد در کافه خبرآنلاین است.
* وزیر صنعت، معدن و تجارت اخیرا از صنعت خودرو انتقاد کرد و اعلام کرد که خودروسازی نداریم، بلکه خودروسازی هستیم. این در حالی است که خودرو یک صنعت دولتی است و مدیران صنعت خودرو توسط دولت منصوب می شوند. نظر شما در مورد چنین انتقاداتی چیست؟
وزیر صنعت، معدن و تجارت یکی از پست های مهم کشورمان است، چرا که خرید، فروش و تولید در کشور ما باید در این نهاد تصمیم گیری شود و جایگاه بسیار کلیدی است. متاسفانه در دولت قبل شاهد تغییرات زیادی در بین وزرا بودیم و اگر اشتباه نکنم حتی در یک دولت 5 نفر داشتیم که به این سمت منتقل شدند. در این دولت شاهد تغییر دیگری در رابطه با مقامی بودیم که در سمت وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار گرفت.
اکنون که آنها از وضعیت ناراضی هستند، من شخصا از وزیر عذرخواهی می کنم که به عنوان یک شهروند نتوانستم صنعت خودرو را درست کنم. قطعاً تقصیر من بود که کیفیت خودروها پایین بود، قطعاً نتوانستم به موقع مشکلات را به آنها اطلاع دهم. دلیل ناراحتی آنها را نمی فهمم، چون سیاستگذار هستند، در دفتر نشسته اند، قلم در اختیار دارند و باید تصمیم درستی بگیرند. جایی برای شعار دادن و بازی با کلمات نیست. اگر واقعا معتقدند که باید کاری را انجام دهند، باید جرات انجام آن را داشته باشند و تصمیم بگیرند و اگر نمی توانیم تصمیم بگیریم، بهتر است با مردم بازی نکنیم تا مردم فکر نکنند. مقصر هستند که مقامات دولتی ما تصمیمات اشتباه می گیرند یا تصمیم نمی گیرند.
اگر احساس کنم در مقامی مؤثر نیستم، بزرگترین گناه این است که در آن موقعیت بنشینم. اگر احساس می کنم که در این سمت صلاحیت ندارم، باید شهامت آن را داشته باشم که آن صندلی را ترک کنم و صندلی را گروگان نگیرم. اگر من آن موضع را گروگان بگیرم، در آنجا اجازه بازی با کلمات را ندارم و جامعه دچار تغییراتی که ادعا می کنم ایجاد می کنم، نخواهد شد. صحبت کردن، قول دادن، گفتار درمانی کمک چندانی به ما نمی کند.
* به نظر شما چه چیزی باعث نارضایتی مصرف کننده، تولیدکننده و سیاست گذار از وضعیت فعلی صنعت خودرو شده است؟
در این زمینه وحدت تصمیم گیری وجود ندارد. مافیای پنهان، سرمایه های پنهان، منابع پنهان، تأثیرگذاران، تصمیم گیرندگان پنهان همه کسانی هستند که این صنعت را به دردسر انداختند. بخش خودرو یک صنعت بیمار است، به ویژه در بخش دولتی. این صنعت بیمار، آزمایش خون 6 ماهه او به شدت نشان می دهد که او بیمار است. 34 هزار میلیارد تومان یعنی روزی 183 میلیارد تومان ضرر می کند و نشانه قوی تر از این نیست که نیاز به توجه عاجل دارد. به جای حرف زدن، باید عمل کنید.
* به ماجرای مافیای خودرو اشاره کردید که موضوع بسیار مهمی است. می بینیم که گاهی نمایندگان مجلس دولت را متهم می کنند و گاهی دولت مجلس را متهم می کند که مافیا در مجلس نفوذ کرده است. ماهیت این مافیا چیست؟ آیا واقعاً بر ساختار تصمیم گیری تأثیر می گذارد؟ چطور میشه تشخیص داد؟
یک شاخص بین المللی به نام شاخص ادراک فساد وجود دارد. فساد قابل سنجش نیست، زیرا مشخص نیست که بتوانیم آن را اندازه گیری کنیم، اما شاخص ادراک فساد قابل سنجش است. به آمارهای بین المللی اشاره کنیم که شرایط ما در این شاخص بدتر شده و این فساد در حال توسعه و گسترش است. به طور طبیعی، نمی توانید یک مکان را با یک دستمال کثیف تمیز کنید. برای اینکه ببینیم چقدر گسترده است و چه راه حلی برای آن در نظر بگیریم، فکر می کنم در این باره صحبت های زیادی شده و تصمیمات خاصی گرفته شده است، اما نتیجه هنوز موثر نبوده است. حل این موضوع نیازمند یک اتاق فکر است. زمانی معتقد بودیم که نیاز به اتاق جنگ وجود دارد، اما امروز معتقدم به اتاق صلح نیاز داریم و متخصصان در زمینه های اجتماعی و اقتصادی باید در این اتاق قرار بگیرند و کمک کنند.
* با توجه به شرایط فعلی به نظر شما باید واردات خودروهای فرسوده را منتفی کنیم؟
واقعیت این است که در آن زمان با تجربه بسیار بدی در مناطق آزاد مواجه بودیم که واردات انواع خودروها حتی با الزام خدمات پس از فروش مد نظر بود. یعنی با خودروهایی که در آن زمان حداقل استانداردها مشخص شده بود و همچنین خودروهایی که خدمات پس از فروش ثابتی برای آنها وجود نداشت، سروکار داشتیم. اینکه دوباره تصمیم گرفته شد و این ایده برای اجرا مطرح و تصویب شد تا حدودی عجیب بود و ما را متعجب کرد. اما اگر واردات خودروهای فرسوده مصوب و به دولت ابلاغ شود و دولت موظف به اجرای آن باشد، قطعا دولت باید برنامه هایی را برای جلوگیری از نقاط آسیب در نظر بگیرد.
شاید موضوع مشترک خودروهای فرسوده و نو نیاز به منابع ارزی باشد که تا زمانی که در مورد آنها تصمیم گیری نشود نمی توان انتظار زیادی در رابطه با خودروهای نو یا دست دوم داشت.
* پیش بینی شما از روند واردات خودرو در سال 1403 چیست؟ به نظر شما سال آینده با تحقق 3000 خودرو یا 2000 خودرو مانند امسال خواهد بود یا تغییری رخ خواهد داد؟
بسیاری از پارامترهای کلان روی این موضوع تاثیر دارند. شما می دانید که اقتصاد ما سیاسی شده است و اگر بخواهیم بدون این واقعیت در مورد این موضوع صحبت کنیم، کمی مسیر را اشتباه می رویم. اما اگر روی مدار فعلی حرکت کنیم و نتوانیم سرمایه خارجی جذب کنیم، طبیعتا شرایط سخت تر از امسال می شود.
* پیش بینی شما از روند بازار خودرو در سال 1403 چیست؟ این در حالی است که قیمت خودرو در کشور ما 3 تا 5 برابر کشورهای همسایه است و حتی خودروهای داخلی نیز قیمت کارخانه ای بسیار پایین تری نسبت به بازار دارند. یعنی نتوانستیم در بازار خودرو تعادل ایجاد کنیم. پیش بینی شما با توجه به سیگنال های سیاسی موجود چیست؟
پیش بینی من این است که خودروسازان داخلی به رشد خود ادامه دهند. این بدان معناست که اکنون ما سهم زیادی از بازار داریم که توسط خودروسازان بخش خصوصی تصاحب شده است. آنها تنوع زیادی به بازار آوردند و بخش خصوصی در این زمینه به خوبی وارد شده است. این در حالی است که مشکلاتی مانند مکانیسم های قیمت گذاری یا تغییرات تعرفه ها نتوانسته آنها را به چالش بزرگی تبدیل کند.
پیشبینی من این است که خودروسازان بخش خصوصی با قدرت بیشتری پیش خواهند رفت. اما در رابطه با خودروسازان دولتی امیدوارم شرایطی فراهم شود که بتوانند وارد خصوصی سازی شوند. البته نه با تعریف خصوصی سازی که بارها در صنایع مختلف دیده ایم. اینکه تفاوت تقاضا و عرضه می تواند قابل توجه باشد، باید گفت میزان تقاضا مشخص است که در حال حاضر حدود 1.6 میلیون دستگاه در کشور است. طبیعتاً هر چقدر این شکاف بین 1 میلیون و 600 هزار دستگاه در تقاضا با میزان تولید کاهش یابد، می توان انتظار داشت که بازار با ثبات تر و کمتر دلالی شود. اما در صورت فراهم نشدن زیرساخت ها از جمله ارتباطات بین المللی، تخصیص ارز. با تامین مواد اولیه با نرخ رقابتی، خودروهای دولتی و قطعه سازان قادر به انجام معجزه نخواهند بود و برای افزایش تولید نیاز به حمایت دارند. ادامه روال فعلی قطعا شکاف بیشتری بین عرضه و تقاضا ایجاد می کند و همچنان باید این توقع قرعه کشی و شانس و برنده شدن را در حوزه خودرو داشته باشیم.
منبع: عنوان کوتاه
گفتگو در مورد این post