به گزارش بازار، کیهان برزگر، استاد روابط بین الملل نوشت: اظهارات مدیرکل آژانس مبنی بر ناکافی بودن دامنه و عمق بازرسی ها برای کشف ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران، موجب تردید در نقش آن می شود. آژانس به عنوان نقطه تماس نزدیک طرف دیگر. مورد مذاکره قرار می گیرد. چنین اظهاراتی در خصوص برنامه هسته ای این کشور بر ابهامات موجود در دیپلماسی هسته ای ایران با قدرت های بزرگ می افزاید و ادامه این دیپلماسی با خطرات جدی مواجه است.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در آخرین گفتوگوی خود با PB درباره برنامه هستهای ایران در 29 مارس 2024، اس میگوید که برنامه هستهای ایران پیشرفته و پیچیده است و بازرسیهای کنونی آژانس ارائه نمیکند. کفایت لازم برای تایید صلح آمیز بودن این برنامه. وی همچنین تاکید می کند که دلیل اصلی اختلافات آژانس و ایران عدم وجود دیپلماسی بین طرف های برجام است. اما نکته ای که مدیرکل آژانس از آن غفلت می کند، لزوم اعمال اصل «تعادل در اقدامات» برای پیشبرد دیپلماسی هسته ای بین طرفین و همچنین عدم توجه به نقش تسهیل کننده و بی طرفانه مدیرکل برای رسیدن به هدف است. خروج از بن بست مذاکرات هسته ای .
در این چارچوب، ایران و آژانس (بخوانید قدرت های غربی) دو خواسته کاملا متفاوت دارند. برای ایران موضوع اصلی ارائه «ضمانتهای» لازم از طرف غربی برای انجام تعهدات بر اساس برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است و برای آژانس نیز موضوع اصلی نظارت و نظارت بیشتر است. فعالیت های راستی آزمایی، از جمله “بازرسی” بیشتر به منظور شفاف سازی. برنامه هسته ای ایران اما پیشبرد دیپلماسی هسته ای در مثلث «ایران-آغان-5+1» زمانی امکان پذیر است که طرفین بتوانند نقاط مشترکی را از نظر امکان توافق در آن حوزه ها شناسایی کنند تا به نوعی تعادل بین دو مورد فوق حاصل شود. مسائل به منظور دستیابی به توافق هسته ای ممکن است فراهم شود.
واقعیت این است که برجام یک «نقشه راه» برای رسیدن به یک هدف مشخص بود که در یک پروسه 20 ساله به صورت هدفمند و با جزئیات فنی و سیاسی امضا شد. هدف مشخص ایران در برجام لغو تحریم ها همراه با حفظ فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود بود. هدف خاص غرب و سایر طرف های برجام این بود که اطمینان حاصل کنند که برنامه هسته ای ایران تسلیحاتی نمی شود. البته طرف غربی نیز پس از امضای برجام به توافقات دیگری در زمینه های منطقه ای و موشکی امیدوار بود. اما با خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام در 28 اردیبهشت 1397 و عدم رفع تحریم ها، بنیاد نقشه راه برجام به طور کامل از مسیر اصلی خود منحرف شد. به ویژه زمانی که اروپایی ها علیرغم مخالفت با خروج آمریکا از توافق هسته ای، نتوانستند به تعهدات خود در برجام از جمله ارائه مکانیسم انتقال مالی برای کمک به رفع تحریم ها عمل کنند.
عدم تعهد غرب به توافق بین المللی که به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسیده بود، افکار عمومی و ساختار قدرت در ایران را به سمت متعادل کردن اقدامات متقابل در روند مذاکرات هسته ای سوق داد. مجلس ایران چند ماه بعد «قانون اقدامات راهبردی لغو تحریم ها و حفظ منافع ملت ایران» را در 27 آذر 1397 (دسامبر 2018) تصویب کرد. این قانون از جمله دولت ایران را موظف به افزایش ظرفیت فعالیت های هسته ای و غنی سازی 20 درصد می کند.
به این ترتیب اصل «تعادل در اقدامات» با هدف افزایش قدرت چانه زنی ایران برای پیشبرد و ادامه دیپلماسی در دستور کار دیپلماسی هسته ای ایران قرار گرفت. در واقع اقدامات ایران در زمینه افزایش سطح غنیسازی، افزایش فعالیتهای تحقیق و توسعه و حتی توقف نظارت فراتر از پادمانها از جمله اجرای داوطلبانه سند الحاقی (پروتکل) همگی در چارچوب قانون مصوب مجلس شورای اسلامی است. مجلس و با هدف تقویت قدرت چانه زنی. ایران در مذاکرات شرکت کرد و در نهایت برجام را حفظ کرد (همانطور که غربی ها به بهانه جلوگیری از جنگ، تحریم های شدید علیه ایران را در نظر دارند). البته اقدامات موازنه ایران از سوی طرف غربی گامی در جهت نزدیک شدن به آستانه فرار هسته ای تلقی شد و متعاقبا فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران افزایش یافت.
برخلاف نظر مدیرکل، واقعیت این است که هیچ کشوری به اندازه ایران در زمینه نظارت و راستی آزمایی با آژانس همکاری نکرده است. در گزارش اجرای پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای سال 2022 که در ماه می 2023 منتشر شد، تعداد کل بازرسیهای انجامشده توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی 628 مورد برای همه کشورهایی بود که موافقتنامه پادمان را اجرا کردهاند، اما پروتکل الحاقی را اجرا نمیکنند (47 کشور، مانند به عنوان ایران). 448 مورد (71 درصد بازرسی ها) در کشور ما بوده است. به این تعداد زیاد بازرسی، فعالیت های راستی آزمایی دیگری مانند دسترسی تکمیلی، تأیید اطلاعات تکمیلی، تأیید موجودی فیزیکی توسط آژانس را می توان اضافه کرد که همگی ماهیت بازرسی دارند، هرچند عنوان بازرسی در مورد آنها اطلاق نمی شود. .
نکته دیگر اینکه موافقت با پذیرش بازرسان پیشنهادی آژانس یک امر حاکمیتی است و کشورها حق دارند نظر خود را در مورد پذیرش یا عدم پذیرش بازرسان پیشنهادی بر اساس ماده 9 موافقتنامه جامع پادمان اعلام کنند. البته در جایی از این بند اشاره شده است که عدم پذیرش نباید به صورت «امتناع مکرر» باشد که ارتباطی به اقدام ایران ندارد. ایران معتقد است که عملکرد و گزارش برخی از این بازرسان بیشتر سیاسی است تا فنی. از این حیث، آژانس و مدیرکل باید حتی از اقدامات ایران قدردانی کنند که به طور یکجانبه و بدون رعایت اصل «تعادل در اقدامات» و حداقل رفع تحریم ها، با رویکرد مثبت به همکاری با آژانس ادامه می دهد. واقعیت این است که تشدید فعالیت های هسته ای ایران در صورت وجود حسن نیت و اقدام عملی مثبت طرف غربی قابل برگشت است. به عنوان مثال، ایران حتی می تواند به اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی بازگردد و سطح غنی سازی اورانیوم را بر اساس نیاز خود محدود کند. اما از سوی دیگر آثار زیانبار تحریم ها به هیچ وجه قابل مقایسه نیست چرا که حتی با رفع آنها نیز آثار زیانبار آن بر اقتصاد کشور به طور کامل از بین نمی رود.
بدون شک، هر برنامه هسته ای پتانسیل تبدیل شدن به سلاح را دارد. اما موضع هسته ای ایران کاملاً روشن و مبتنی بر توسعه فعالیت های هسته ای صلح آمیز است. در زمینه بازدارندگی، ایران مطمئن است که با تسلیحات موشکی متعارف و پیشرفته خود، توانایی دفع تهدیدات نظامی متعارف یا غیرمتعارف را دارد و از این رو دستیابی به سلاح هسته ای تنها هزینه های سیاسی ایران را افزایش می دهد و بنابراین جایی در استراتژی دفاعی ایران ندارد. از این نظر، شبیهسازی وضعیت برنامه هستهای ایران با وضعیت عراق در اواخر دهه 1980 توسط مدیرکل آژانس یک تشبیه مسخره است زیرا ایران فعالیتهای هستهای مخفی ندارد.
بالاخره برنامه هسته ای ایران بیش از نیم قرن سابقه دارد و هزینه های زیادی برای آن پرداخت شده است و از این نظر هرگز متوقف نخواهد شد. شاید نکته مثبت در اظهارات آقای گروسی، ضرورت ادامه دیپلماسی به هر شکل ممکن باشد. اما تداوم دیپلماسی خود مستلزم رعایت اصل «تعادل در اعمال» متقابل است. سوال اینجاست که آیا اکنون بلوک غرب می خواهد با برداشتن گام های عملی، دیپلماسی را برای حل مسئله هسته ای ایران پیش ببرد؟ اکنون اروپا به دلایل خارجی از جمله جنگ در اوکراین و غزه و مسائل حقوق بشری، اجماع سیاسی خود را در قبال ایران از دست داده است و دولت بایدن در آمریکا موضوع هسته ای ایران را در اولویت قرار داده تا از حساسیت ها در سال انتخابات ریاست جمهوری جلوگیری کند. . خود را حذف کرده است.
در این شرایط، اظهارات مدیرکل محترم آژانس مبنی بر ناکافی بودن دامنه و عمق بازرسیها برای کشف ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران، موجب تردید درباره نقش آژانس بهعنوان نقطه تماس نزدیک به مذاکرات میشود. مهمانی. چنین اظهاراتی در خصوص برنامه هسته ای این کشور بر ابهامات موجود در دیپلماسی هسته ای ایران با قدرت های بزرگ می افزاید و ادامه این دیپلماسی با خطرات جدی مواجه است. وظیفه مدیرکل آژانس شناسایی نقاط مشترک مورد علاقه برای ایجاد تعادل بین خواسته های طرفین و تلاش برای حل مسالمت آمیز اختلافات موجود و نه تشدید آنها با اظهارات سیاسی است.
گفتگو در مورد این post