به گزارش اقتصاد 100، طاهره تهرانی در مهر نوشت: «و آداب پسندیده ای برپا کردی که بزرگان این امت به آن عمل کردند و مردم بدین وسیله با یکدیگر متحد شدند و رعایا با یکدیگر سازش کردند؛ و من از مناسکی که به چیزی ضرر می رساند نهی کردم. احادیث حسنه گذشته تا ثواب آن کسی است که سنت را برپا کرده است و گناه شکستن آن بر شما باقی می ماند و با بسیاری از علما گفتگو کنید و در وسط نهم با بسیاری از حکیمان گفتگو کنید که چه چیزی را ثابت می کند. کار شهرهای شماست و نظمی را برقرار کنید که مردم قبل از شما بر آن بودند». این بند بند نامه 53 نهج البلاغه است که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب به مالک اشتر نخعی در هنگام اعزام به ولایت مصر گفته است.
سرزمین های باستانی به دلیل قدمت، استواری و تداوم، ناگزیر آداب و رسومی دارند که به تداوم آن کمک کرده و در آشفتگی روزگار حفظ کرده است. و نوروز یکی از این آیین های نیکو است، سنتی کهن که در تار و پود زندگی و فرهنگ مردم ایران تنیده شده و در هر اقلیم و جغرافیا و در میان هر قومی جلوه ای خاص و متفاوت دارد. سفر بن مایه کوهن از دنیای تاریکی به روشنایی، داستان رشد و تولد دوباره جهان در بهار و اسطوره مرگ و زندگی دوباره، استعاره انسانی از باران آسمان و حاصلخیزی زمین، میل به آب و ارزش سبزی و رویش در جغرافیای وسیع و متنوع ایران زمین، همه و همه نوروز را به آیینی عظیم و چندوجهی تبدیل کرده است که از همه جهات نشان از پاکی، رویش و حیات تازه، گرما و باروری دارد. مهربانی و نوع دوستی و بردباری; و آنقدر ریشه دار است که هجوم و کشتار ترک ها و تازی ها و مغول ها نتوانسته آثار آن را از زندگی مردم این حوزه فرهنگی پاک کند و حاکمان ناگزیر با آن همسو شده اند.
مبدأ نوروز خیلی قدیمی است که نمی توان آن را سنجید. در دوران شکل گیری اساطیر و قبل از پیدایش تاریخ مکتوب، ذهن انسان برای درک جهان پیرامون و تجزیه و تحلیل پدیده ها و البته انتقال یافته های خود به فرزندان خود داستان هایی را روایت می کند. و برای تجربه و آموختن و خلق مجدد از ابتدا، سپس به داستان روی آورد و آداب و رسومی را پایه گذاری کرد که بقای خود را تضمین می کرد و با اجرای آنها، جوامع انسانی کوچ نشین یا کوچ نشین می توانستند به صورت متمرکز و پایدار بر روی زمین قابل سکونت به زندگی خود ادامه دهند. ; و البته به پدیده های اطرافش معنای تازه ای بخشید.
نوروز از دیدگاه نجوم باستان
مهم ترین ویژگی عید نوروز هماهنگی آن با فرا رسیدن بهار است که اخترشناسان آن را اعتدال بهاری می نامند. برخلاف اعتدال خریف که در آغاز پاییز است، در جشن مهرگان ناگزیر شاهد آیینهای آیینهای نوروزی هستیم. در اعتدال بهاری خورشید از حوت به معنای ماهی (اسفند) به حمال به معنای بره (فروردین) حرکت می کند و طول روز و شب برابر است. در اعتدال خریف خورشید از قوس (سحریوار) وارد میزان به معنای ترازو (مهر) می شود و باز هم طول شب و روز یکسان است. چگونگی محاسبه این زمان دقیق بعدها و چگونگی تأسیس تقویم جلالی توسط حکیم عمر خیام، داستانی طولانی است. اما می دانیم که آیین های نوروزی قبل از این تعیین دقیق برپا شده است.
بنیان نوروز در اساطیر
در شاهنامه، اولین اشاره به نوروز در زمان جمشید است، به گونه ای که جم در میانه سلطنت خود پس از هفت دوره پنجاه ساله و برقراری نظم اجتماعی، بر تختی نگین دار با لباس و تاج می نشیند. ، و دیوانی با کمر بسته به خدمت او. تاج و تخت را به آسمان بردند. درخشش جام با جامه و تخت منقش به گونه ای بود که گویی دو خورشید در آسمان وجود دارد، پس پسوند شید (خورشید) به نام او اضافه شد که به معنای همزاد است و از آن پس او را جمشید نامیدند. و این روز را نوروز و طی جشنی عمومی اعلام کردند. این روز اولین روز ماه آوریل بود که به آن هرمز (یا اورمزد که هنوز در گاهشماری زرتشتی است) می گفتند که نام اولین روز ماه است.
خورشید در هوا می تابد
پادشاه مقتدر بر او نشسته است
بر جمشید گوهر پاشیدند
آن روز روزنو نام داشت
در آغاز سال نو هرمز فرودین
آسوده از رنج تن و دل،
برای بزرگترها شادی به ارمغان بیاورد
می رود و رامشگران پرسیدند
چنین جشن شادی از آن زمان
خاطره ای از خسروان مانده ایم
یکی از آداب و رسومی که برای عید نوروز برقرار شد، رهایی تن از رنج و رهایی دل از کینه بود، بر اساس این قاعده که هیچ رنج و کینه و اختلافی نباید بیش از یک سال طول بکشد، بنابراین مردم شروع را جشن می گیرند. بهار و تابش خورشید و احیای زمین. و دوباره فصل زندگی، طبیعت و آغاز تزکیه به هم رسید و تاریکی نفرت را از دل هایشان زدود. این قاعده برای سبک زندگی اجتماعی افراد بسیار خبرجو است، زیرا در آغاز فصل کشت، مجبور به کمک، رویارویی و همکاری با یکدیگر هستند و کار باید بدون کینه و با عشق انجام شود. یکدیگر.
از سوی دیگر، اعتقاد مردم به رهایی ارواح درگذشتگان و بازگشت روح در این روز باعث شد تا خانه ها را از آلودگی و تاریکی پاک کنند و با قرار دادن چراغی روشن بر پشت بام یا درب خانه. خانه و گشایش پنجره را برای آمدن ارواح بزرگان و متوفی شدن آماده کنید تا خانه را تمیز و روشن و پر از برکت ببینید. ضمناً به دلیل حضور مهمانان برای دید و بازدیدهای نوروزی، در هر خانه ای برای پذیرایی غذا تهیه می شد که آن ارواح را در لذت با هم بودن و مهربانی زندگان شریک می کرد.
اعتقاد به خاص بودن زمان نوروز در شاهنامه بار دیگر آمده است، وقتی بیژن در چاه افراسیاب توران گرفتار می شود و پدرش (گیو) نمی داند او زنده است یا مرده، به سوی کیخسرو می شتابد و از او طلب می کند. کمک. کی خسرو که سخاوتمندترین پادشاه شاهنامه است او را اینگونه آرام می کند: صبر کن تا نوروز، در آن روز سر و بدن پاک به درگاه پروردگار می خوانم و جام دنیوی را می نگرم تا بیژن شود. در همه جا در هفت کشور. ممکن است او به من نشان دهد:
بمون تا پایین بیایی
برای افزایش دنیای دین
باشد که بر گل شما باشد
درود بر همه شما
زمین پوشیده از چادرهای سبز است
اجازه دهید هوا روی گل ها باد کند.
فرمان ما بر هرمز روشن باد
عبادتی که یزدان ما گفت
من می خواهم آن جام گتی را ببینید
به یزدان می آیم با تو خواهم بود
هفت کشور ابتدایی آندرا کجا هستند؟
می توانم باز شدن هر کشو را ببینم
من بر اجدادمان رحمت می کنم
انتخاب دنیوی و پاک ما،
میخوام هرجا هستی بهت بگم
این کلمه برای من واضح است
همانطور که مشاهده می شود طهارت لباس و بدن و نماز در نوروز و اعتقاد به این که در آن هنگام درهای بهشت باز است و وقت استجابت دعاست، رواج داشته است. از این رو کی خسرو پس از شستن بدن و دعا، به درگاه خدا در گیتیما جم نگاه می کند و پهلوان گمشده را در چاه تاریک توران می یابد.
سفر نوروزی از دوران باستان تا بعد از اسلام
در این روایت های کوتاه اساطیری، نمادگرایی سنت های نوروزی آشکار است، داستان ها برگرفته از باورهای دیرینه ای است که مردمان ساکن در این اقلیم را در مسیر خرد، اعتدال، بردباری، فروتنی، توحید، سازندگی و پاکی رهنمون بوده است. همان تا زمانی که توانسته اند این مناسک را حفظ کنند. و این پاسداری رمز بقای این فرهنگ و مردم این سرزمین است. در عین حال، جلوه های نوروز در انواع ادبیات تربیتی، عرفانی و غنایی در گنجینه آثار ارزشمند ادبی ایران زمین، همگی مبتنی بر همان روایت های اساطیری کهن است که پرورش یافته و معانی جدیدی از آن ساخته شده است.
سعدی به ویژه در اشعارش از بهار و نوروز بسیار یاد می کند. از آنجایی که نوروز و بهار امسال با بهار قرآن و ماه مبارک رمضان مصادف شده است، نگاهی به شعر سعدی در وداع با ماه مبارک رمضان که بر اساس حدیث پیامبر اسلام(ص) است، خالی از لطف نیست. درود خدا بر او باد.اگر آن را ببینید بهار پس تعدادت را زیاد کن ذکر النشرنوروز و بهار او را به یاد زمان کوتاه زندگی و زندگی پس از مرگ و قیامت می اندازد:
بلبلی ناله می کند
در فراق بهار و پاییز
گفتم نگذارید برگردد
روز نوروز، لاله و ریحان
گفت ترس من از زنده ماندن برآورده نمی شود
در غیر این صورت هر سال گل می گیرید
روز بسیار جشنی خواهد بود
تیر، بهار و تابستان
تا اینکه در خانه حیات بود
سال آینده در قریبستان…
پروردگارا وقتی دمش را می بندد
ملک الملت واقف شیطان
کار جان پیش اهل دل آسان است
شما اصل ایمان را حفظ می کنید
نمونه دیگر شعری از رضی الدین آرتیمانی است که در مثنوی ساقی نامه خود چنین می فرماید:
خدایا به مست میخانه هایت
به خالقان دیوانه شما
دردناک خواهد بود
که به شأن او رسید
تا دوری که تاج و تخت است، او را گلوله باران کن
به ساقی کوثر به شاه نجف
به نور طلوع عشق
شادی به پایان گریزان عشق
به شام غریبان به جام صبح
باشد که بخت شما بر غروب و سحر غلبه کند
راه را به میخانه وحدتم بدهید
دلت را زنده و آگاه نگه دار…
گیتی افروز همیشه پر برکت باد
همه روزهایش عید نوروز باشد
رازی روز ماهشیر علی ساقی
تا زمانی که نفسی باقی نمانده آن را ترک نکن
نوروز در سراسر ادبیات فارسی، روز خجسته و مظهر تولد، رویش و حیات تازه است و آداب آن – به فرموده امیرالمومنین علی (علیه السلام) در ابتدای این مقاله – نمونه هایی از شعائر رایج است. که مردم و مردم به این دلیل با یکدیگر مرتبط هستند. ساخته شده توسط seal نوروز تمام روز مبارک!
گفتگو در مورد این post