شخصیت های غیرقابل اعتماد همیشه راه حلی عالی برای داستان گویی پر تنش و پیچیده در یک سریال تلویزیونی بوده اند. با این حال، گاهی اوقات همه شخصیت های یک سریال غیرقابل اعتماد هستند. این پتانسیل بی پایانی برای داستان های غیرقابل پیش بینی و پیچیده ایجاد می کند.
۵. بازی تاج و تخت
سریال پرطرفدار بازی تاج و تخت شبکه HBO مملو از شخصیت هایی بود که به زودی متحدان خود را رها می کردند. در واقع تشخیص اینکه چه کسی قابل اعتماد است سخت تر از چه کسی غیرقابل اعتماد بود. به عنوان مثال، دنریس تارگرین (امیلیا کلارک) در طول سریال با سرنوشت یک ملکه دیوانه مبارزه کرد، اما در فصل ۸ او ثابت کرد که نمی توان به او اعتماد کرد و با تخریب شهر کینگزلندینگ، داستان خود را خراب کرد.
۴. ارث
سریال Inheritance به دلیل روایت قانعکنندهاش از نبرد یک خانواده برای کنترل یک امپراتوری تجاری مورد تحسین قرار گرفت. اعضای خانواده همیشه به دنبال فرصت هایی برای تخریب یکدیگر بودند. لوگان روی (برایان کاکس)، پدر خانواده، بی رحم بود و فرزندانش نیز این ویژگی را به ارث برده بودند. کندال (جرمی استرانگ) هم مثل پدرش تشنه قدرت است و همیشه به دنبال تایید اوست و وقتی فرصتی پیش می آید، خواهر و برادرش را بدون تردید پشت سر می گذارد.
شیو (سارا اسنوک)، تنها دختر لوگان، در ابتدا تنها فرزند خانواده به نظر می رسد، اما به سرعت ثابت می کند که نیست. علیرغم تفاوت هایی که با دیدگاه های شرکت داشت، او از نام خانوادگی خود برای پیشبرد کارهای سیاسی خود استفاده کرد. حتی شخصیت های خارج از این خانواده نیز غیرقابل اعتماد بودند. به عنوان مثال، جری، مدیر عامل شرکت، پس از یک رابطه ناموفق با رومن (کیران کالکین) و اخراج توسط او در فصل ۴، از اطلاعات خود برای باج گیری از رومن استفاده کرد.
۳. صد
حتی اگر ۱۰۰ در دنیایی پسا آخرالزمانی اتفاق میافتد که در آن بشریت برای بقا میجنگید، باز هم از دیدن این همه شخصیت خائن متعجب خواهید شد. کلارک گریفین (الیزا تیلور)، رهبر گروه، مثال خوبی برای این موضوع است. تصمیمات عجولانه او مانند تخریب Mount Weather در فصل ۲ نشان داد که نمی توان به او اعتماد کرد. پایک (مایکل بیچ) که یکی از منفورترین شخصیت های تلویزیون به حساب می آید، دیدگاه های افراطی علیه زمینیان داشت و گاهی اوقات به خشونت غیرقابل توجیه متوسل می شد.
۲. کلیسای بزرگ
اگرچه می توان انتظار داشت که شخصیت های غیرقابل اعتمادی در سریال های معمایی مانند Broadchurch وجود داشته باشند، اما نکته تکان دهنده این بود که تقریباً در مورد همه شخصیت ها چنین بود. طبیعتا جو میلر که پسر همسایه را کشته بود، غیرقابل اعتماد بود و توانست آن را از همسرش الی پنهان کند. اما این موضوع فراتر از خود قتل بود.
در طول سریال، هر شخصیت یک راز بزرگ داشت که فاش شد و ثابت کرد که این شهر ساحلی کوچک آنقدرها هم که به نظر میرسید آرام نبود.
۱. شکستن بد
قاچاق مواد مخدر و وفاداری همیشه دست به دست هم نمی دهند. Breaking Bad نمونه خوبی از یک نمایش با شخصیت های بسیار غیر قابل اعتماد است. والتر وایت (برایان کرانستون) نمونه کاملی از این موضوع است که در ابتدای سریال معلم محترم شیمی دبیرستانی مبتلا به سرطان بود، اما در نهایت تبدیل به یک فروشنده بی رحم مواد مخدر شد که برای هیچکس ارزشی قائل نبود و هیچ متحدی نداشت. در طول سریال، والتر برای محافظت از خود یا پیشرفت در دنیای مواد مخدر، بسیاری از ایران تحلیل های اشتباه را انجام داد. اما بدترین اشتباه او در فصل ۲ بود که عمدا باعث مرگ جین (کریستن ریتر) در مصرف بیش از حد شد.
دروغ های همیشگی والتر به خانواده اش نیز آنها را غیرقابل اعتماد کرد.
والتر همچنین با شرورهای دیگری مانند وکیل سائول گودمن (باب ادنکریک) و قاچاقچی بزرگ گوستاوو فرینگ (جانکارلو اسپوزیتو) که به او و جسی پینکمن (آرون پل) وفادار نبودند، برخورد کرد. تاکتیکهای قانونی غیرقابل پیشبینی شائول نگرانکننده بود، و اگرچه او اغلب برای محافظت از خود و مشتریانش قانون را زیر پا میگذاشت، اما نشان میتوانست به همین راحتی آنها را افشا کند. گوستاوو با رستوران های زنجیره ای مرغ سوخاری خود، فعالیت های مجرمانه خود را مخفی می کرد و این باعث آسیب به دیگران می شد، مانند انفجار بمبی که در فصل ۴ باعث مرگ خود شد.
منبع: روزیاتو
گفتگو در مورد این post