حالا که مشخص شده بانک ها به شرکت های زیرمجموعه خود وام می دهند یا پول مردم را خرج می کنند، اقدامی انجام می دهند؟
ایران تحلیل روزنامه هم میهن نوشت: اگر شفافیت به نتیجه عملی نرسد فایده چندانی ندارد. خواسته اصلی مردم این نیست که لیست بدهکاران اعلام و تمام شود.
سوال اینجاست که چرا و با چه مکانیزمی وام گرفته اند؟ و شرایط اعطای وام به آنها چیست که نتوانند وام خود را پس دهند و همچنان بدهکار محسوب شوند؟ چرا معیارهای اعطای وام به آنها رعایت نمی شود؟ چه کسانی پشت این پرداخت ها هستند؟ چه تخلفاتی در پرداخت این وام ها و توسط چه کسانی رخ داده است؟ دولت برای اصلاح این روند زیانبار چه اقداماتی انجام داده است؟
در واقع شفافیت تنها گام اول است. ضمناً اگر اقدامات بعدی انجام نشود، تأثیرات منفی بر افکار عمومی خواهد داشت. مصداق بارز آن ماجرای حوزه علمیه آقای صدیقی است که مستندات آن توسط آقای یاشار سلطانی منتشر شد، اگرچه ابتدا با توجیهات عجیبی سعی در تکذیب ماهیت این اقدام داشتند، اما پاسخ های بعدی و اسناد رسمی نشان داد. که انکار اولیه نادرست بوده و تخلف قطعی نیز هست. تا اینجا خوب بود اما وقتی این پرونده پیگیری نمی شود آثار منفی آن شروع می شود و طبیعتا امید مردم به عدالت و دادرسی عادلانه را از بین می برد.
از سوی دیگر، سیستمهای طرفدار شفافیت در همه زمینهها به صورت شفاف عمل میکنند و نمیتوان شفافسازی را به صورت گزینشی انجام داد. اگر از مردم بپرسید اولویت بین شفافیت بدهکاران بانکی و فساد چای عسل و نهاده های دامی کدام است، قطعا مردم به این مفاسد اشاره می کنند که به احتمال زیاد با مفاسد دیگری همراه است. سازوکار ابر بدهکار شدن تا حدودی مشخص است، هرچند هنوز حامیان این بدهکاران مشمول شفافیت نیستند، اما فساد ۳.۷ میلیارد دلاری همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد.
دولتی که نمی تواند چند ده میلیون دلار برای خرید شیرخشک برای کودکان تهیه کند، چگونه و با چه سازوکاری اداری ۳.۷ میلیارد دلار به یک نفر داد؟ هنوز حتی یک خط گزارش رسمی از این مکانیزم پرداخت و نیروهای مرتبط با آن منتشر نشده است! آیا نمی توانید لیست محرمانه شده بدهکاران بانکی را منتشر کنید اما درباره این فساد بزرگ جمله و توضیحی نگوئید؟ این نوع شفافیت ناقص برای پنهان کردن مفاسد بزرگتر است!
اینگونه عمل کردن در خوشبینانه ترین حالت نوعی گشایش یا ادعای وفای به عهد است تا بار تعهد خود را بر زمین بگذارد و در نگاه بدبینانه با هدف دادن آدرس غلط به جای آدرس صحیح. نشانی. اسامی مشکلی را حل نمی کند، مخصوصاً وقتی عده ای می توانند توجیه کنند یا ادعا می شود که خلاف مال است و حقوق مردم ضایع نمی شود. سوال اصلی درباره سازوکارهاست و اینکه چرا مثلا سندیکای چای با اعضای قدیمی نمی تواند کمک های قابل توجهی دریافت کند اما مبالغ کلانی به چای دباش داده می شود؟ شفافیت چیز خوبی است، اما به تعبیر قرآن نمی توان به بعضی اعتقاد داشت و بعضی را کافر کرد. یعنی بعضی جاها مؤمن و بعضی جاها کافر بوده است. شفافیت باید جهانی و فراگیر باشد. در این مورد، فهرست اعلامیه به عنوان بخشی از چارچوب کلی شفافیت مهم است و نه در غیر این صورت.
گفتگو در مورد این post