خداداد عزیزی سالها پیش تقریباً در اواخر دهه ۱۳۸۰ یا اوایل دهه ۱۳۹۰ از حضور مرحوم حمیدرضا صدر در برنامه های تلویزیونی مرتبط با جام جهانی و جام ملت های اروپا و سایر مسابقات مهم ملی یا باشگاهی انتقاد کرد و گفت: تلویزیون ما منتقد فیلم برای تحلیل بازی های فوتبال دعوت می کند.
معلوم نیست چرا در بین آن همه مربی فوتبال که به عنوان کارشناس برنامه های فوتبال دعوت می شوند، چرا خداداد فقط به حضور دکتر صدر اعتراض کرده است. البته ممکن است بدیهی باشد; چون حمیدرضا صدر محبوب ترین کارشناس فوتبال در برنامه های تلویزیونی بود.
دانش تاریخی گسترده و منحصر به فرد، آشنایی عمیق با جامعه شناسی فوتبال، بیانی جذاب و زیبا، اطلاعات فراوان در مورد فوتبال امروز جهان و چندین فضیلت و مزیت دیگر، دلیل محبوبیت دکتر صدر و دعوت مکرر ایشان به بیشترین برنامه های مهم مربوط به جام جهانی، جام ملت های اروپا و لیگ قهرمانان اروپا در یک دوره دوازده ساله بودند. یعنی از جام جهانی ۲۰۰۶ تا جام جهانی ۲۰۱۸.
اما حالا که دکتر صدر از دنیا رفته و عادل فردوسی پور دیگر در تلویزیون نیست، خوشبختانه نوبت به کارشناسی خداداد عزیزی رسیده و مردم شاهد مناظره های خداداد و جواد خبانی در جام ملت های آسیا بودند. دعواهایی که البته بیشتر به جنگ زرگری شباهت داشت به قصد افزایش بیننده برنامه در روزهای بعد.
در یک ماه اخیر و در جریان بحث های کارشناسی خداداد و خبانی مشخص شد که هرکس بازیکن خوبی بوده، لزوما نمی تواند آنالیزور خوبی در دنیای فوتبال باشد. مطمئناً یک تحلیلگر حرفه ای نسبت به کسی که فقط یک فوتبالیست خوب بود، اطلاعات مفیدتری در مورد آنچه در زمین می گذرد در اختیار بیننده قرار می دهد.
یک ستاره فوتبال، پس از پایان دوران حرفه ای خود، اگر می خواهد به عنوان یک متخصص مفید باشد، باید بیشتر از یک “ستاره سابق فوتبال” باشد. او باید یک تحلیلگر باشد یا توانایی تجزیه و تحلیل تاکتیک های تیم ها را داشته باشد یا اطلاعات زیادی در مورد تاریخ، اقتصاد و جامعه شناسی فوتبال داشته باشد. خلاصه نان فطیر فایده ای ندارد!
البته آنهایی که تصمیم گرفته بودند خداداد عزیزی را به مدت یک ماه جلوی دوربین برنامه خود بگذارند، احتمالاً جذابیت شخصیت خداداد و سابقه درخشان او در فوتبال ایران را برای افزایش تعداد بینندگان برنامه کافی می دانستند. برنامه مربوط به جام ملت های آسیا
راستش تشخیصشون اشتباه نبود. مخصوصاً خداداد بر خلاف مایلیکهن قدرت بیان کافی دارد. یا برخلاف نامجموتالق گرم و پرشور است. اما این جاذبه ها جای «تحلیل» و «دانش» و «آگاهی» را نمی گیرند. واقعیت این است که صحبت های خداداد عزیزی در مورد بازی های جام ملت های آسیا عمق و غنای چندانی نداشت.
خداداد حتی نمیتوانست برای حمایت از عقیدهاش «مذهبی» داشته باشد. ایشان نظر داشتند و خاتانی نظر دیگری داشت، بعد خطانی به او گفت که خبرگان به نظر شما رأی مخالف دادند، خداداد گفت نظر خبرگان مهم نیست. خدانی در پاسخ به این سوال که چرا نظر کارشناسان مهم نیست، خداداد گفت: چون من فوتبال بازی کرده ام و نظرم مهم است.
اینطور صحبت کردن در مورد اینکه چه کسی بهترین بازیکن مسابقه بوده یا کدام تیم بهتر بازی کرده است، تفاوت چندانی با بحث های نوجوانانی که در خیابان ها فوتبال بازی می کردند، ندارد.
آن موقع مثلاً بعد از بازی پرسپولیس و استقلال بچه های هر کوچه و محله ای جمع می شدند و در مورد اتفاقات آن بازی مهم صحبت می کردند و معمولاً در نهایت به دعوا و دعوا می پرداختند و زیاد دعوا نمی کردند. و فقط می خواستند رای خود را به بچه های دیگر بدهند. مکانی برای پذیرش
البته از یک نوجوان ۱۵ ساله انتظار نمی رود، اما وقتی خداداد عزیزی در تلویزیون اینگونه درباره بازی ایران و سوریه صحبت می کند، آدم احساس می کند که نوعی فریب در کار است که باید به حرف خداداد گوش کنیم. کلمات به عنوان یک “کارشناس فوتبال” هر روز. .
تلویزیون باید به مخاطبانش احترام بگذارد. اگر خداداد عزیزی یکی دو شب مهمان دعوت می شد و در یکی دو بازی همان شب نظر می داد، کسانی که او را به آن برنامه آوردند مشکلی نداشت. اما وقتی یک ماه هر شب در چنین برنامه ای حضور دارد، مشخص است که تلویزیون از او به عنوان ابزاری برای جذب بیننده استفاده کرده است.
همه می دانند که خداداد عزیزی مربی موفقی نبود. او در ابومسلم، سیاه جامگان، سپیدرود، رشت، شهرداری تبریز، شهرداری استقلال اهواز، شهرداری تبریز و پیام مشهد نتوانسته کاری انجام دهد. برخلاف امیر قلعه نویی که در عرصه فوتبال ایران به عنوان مربی خود را دوست و دشمن ثابت کرده است.
از این رو خداداد در برنامه تلویزیونی مربوط به جام ملت های آسیا نه به عنوان “مربی” بلکه به عنوان ستاره سابق فوتبال ایران، بازیکنی که قطعا در بین سه بازیکن برتر فوتبال ایران قرار داشت حضور پیدا کرد.
دعوت از چنین بازیکنی برای تحلیل مسابقات فوتبال اشکالی ندارد، مشروط بر اینکه حرف هایش برای مهم ترین تورنمنت فوتبال آسیا مناسب باشد و چیزی به دانش فوتبالی بیننده اضافه کند. متأسفانه خداداد با اینکه بیانی شیوا ندارد، در حد مجید جلالی یا جلال چراغپور یا حتی مجید نامجموتلق و حمید درخشان، فاقد قدرت تحلیل بود. از نظر علم و غنای کلام فرسنگ ها با مرحوم حمیدرضا صدر فاصله داشت.
از نگاهی دیگر، خداداد سال گذشته در حمایت از اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» حرفی نزد و شاید حضور یک ماهه او در مهمترین برنامه تلویزیونی مرتبط با جام ملت های آسیا بوده است. پاداشی برای سکوت کامل او در قبال رویدادهای سیاسی سال گذشته.
البته فرهنگ شخصی او به گونه ای نیست که با خواسته های چنین جریانی همراه شود. او در یک محیط کاملا سنتی بزرگ شد و افغانستان برایش بسیار آشنا بود. افراد ممکن است در زندگی شخصی خود همه نوع آزادی را برای خود بخواهند، اما برای به رسمیت شناختن چنین آزادی هایی برای همه، داشتن ذهنیت لیبرال ضروری است. پدرخوانده عزیزی کیلومترها با لیبرالیسم فاصله دارد. با مدرک فوتبال
گفتگو در مورد این post