بر اساس آمار شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی، در سال ۱۴۰۲ میزان کمبود بنزین به ۱۱ میلیون لیتر در روز افزایش یافت و دولت سیزدهم در سال گذشته ۳ میلیارد دلار برای واردات بنزین هزینه کرد. بر اساس پیش بینی ها و با ادامه این روند مصرف، به تدریج میزان ناهماهنگی از این اعداد فراتر خواهد رفت.
در روزهای اخیر و با روی کار آمدن دولت چهاردهم، رئیس جمهور محترم دکتر مزیکیان با اشاره به قیمت بنزین گفت: منطقی نیست که بنزین را به قیمت دلار آزاد بخریم و با قیمت یارانه ای بفروشیم. و در ادامه گفتند: من به عنوان دولت نه پول گندم، نه دارو و نه برای مستمری بگیران ندارم، اما بنزین را ۵۰ تومان ۱۰ تومان می فروشم. چه منطقی از ما می پذیرد که این کار را می کنیم.» این تعبیر به موضوع عدم تعادل بنزین اشاره دارد؛ با افزایش مصرف بنزین و بیش از تولید داخلی، کشور مجبور به واردات بنزین شده است. بنزینی که وارد کشور می شود خریداری می شود. به قیمت بین المللی و بر اساس نرخ دلار و با قیمت ۱۵۰۰ یا ۳۰۰۰ تومان به مردم فروخته می شود و مابه التفاوت قیمت این دو عدد با پرداخت یارانه به مردم جبران می شود.
بر اساس آمار شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی، در سال ۱۴۰۲ میزان کمبود بنزین به ۱۱ میلیون لیتر در روز افزایش یافت و دولت سیزدهم در سال گذشته ۳ میلیارد دلار برای واردات بنزین هزینه کرد. بر اساس پیش بینی ها و با ادامه این روند مصرف، به تدریج میزان ناهماهنگی از این اعداد فراتر خواهد رفت. این عدد قابل توجه باعث عدم تعادل بودجه می شود و عدم تعادل بودجه معمولاً از طریق ایجاد پول توسط دولت جبران می شود. در نتیجه این عمل تورم رخ می دهد. از طرفی اگر بنزین یارانه نگیرد و قیمت بنزین افزایش پیدا کند باز هم شاهد تورم و مشکلات معیشتی خواهیم بود. اما راه حل چیست؟ در یک سیاست به اصطلاح خطی تصمیم گیری شود، مانند قیمت بنزین آبان ۹۸ یکدفعه برم بالا؟ یا راه حل های دیگری وجود دارد؟
عدم تعادل بنزین؛ یک مشکل قابل حل
مشکل عدم تعادل انرژی و کنترل تورم دو مفهوم آشتی ناپذیر نیستند و می توان راه حلی برای آن پیدا کرد. اما نیاز به برنامه ریزی دقیق، همکاری بین ادارات مختلف و توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی و محیطی به طور همزمان وجود دارد. اگر موضوع به صورت جامع دیده شود، مردم توجیه شوند و ملاحظاتی رعایت شود (مثلاً افزایش قیمت با شیب کم و در بلندمدت انجام شود)، لزوماً افزایش قیمت بنزین با هرج و مرج همراه نخواهد بود و بی نظمی مانند سال ۲۰۱۸ و برعکس می تواند به پیشرفت کشور کمک کند. برای کمک در این یادداشت به این می پردازیم که مشکل بنزین را می توان در قالب یک بسته سیاستی حل کرد تا تورم رخ ندهد.
یکی از روش های مورد استفاده در دانش تحلیل سیاست (Public Policy Analysis) این است که پیامدهای سیاست ها را در نظر بگیریم و پیگیری کنیم که آیا سیاستی که اتخاذ خواهیم کرد به نتیجه مورد انتظار منجر خواهد شد یا خیر. با استفاده از این روش پیامدهای احتمالی افزایش قیمت بنزین را در کنار سیاست های دیگر مانند واردات خودروهای کم مصرف، پرداخت یارانه تا پایان زنجیره و … بررسی می کنیم که در ادامه توضیح خواهیم داد، افزایش قیمت بنزین باید برنامه ریزی شود. در چارچوب یک بسته سیاستی، نه یک سیاست خطی!
پیامدهای افزایش قیمت بنزین
با فرض افزایش قیمت بنزین، کرایه بار و مسافر به همین نسبت افزایش می یابد. افزایش نرخ کرایه مسافر به طور مستقیم بر زندگی مردم تاثیر گذاشته و مردم در استفاده از تاکسی و … باید هزینه بیشتری بپردازند همچنین با توجه به افزایش هزینه حمل کالا، هزینه های تولید افزایش می یابد. این موضوع به صورت افزایش قیمت کالاها خود را نشان خواهد داد. علاوه بر اینها، افرادی که از خودروهای شخصی استفاده می کنند باید پول بیشتری را برای سوخت هزینه کنند. در نتیجه این عامل باعث افزایش هزینه های روزانه افراد می شود.
از سوی دیگر با فرض افزایش قیمت بنزین، پرداخت یارانه در ابتدای زنجیره کاهش می یابد. کاهش میزان یارانه پرداختی در ابتدای زنجیره باعث کاهش عدم تعادل بودجه می شود. بر این اساس دولت مجبور به رشد پایه پولی و خلق پول نخواهد بود. این عامل از رشد تورم جلوگیری می کند و از کوچک شدن سفره مردم جلوگیری می کند. علاوه بر این، با آزادسازی منابع حاصل از کاهش پرداخت یارانه ها، دولت می تواند به مسائل توسعه ای بپردازد: ساخت پالایشگاه و افزایش تولید داخلی بنزین، ساخت نیروگاه برای توسعه خودروهای برقی و هیبریدی، توسعه حمل و نقل عمومی از جمله. مانند مترو، تاکسی، اتوبوس برقی و حمایت مالی از مردم برای جایگزینی لوازم پرمصرف قدیمی با لوازم کم مصرف جدید مانند تعویض بخاری و کولر قدیمی با جدید و غیره. در بلندمدت با افزایش تولید داخلی و کاهش اساسی مصرف. . پرداختن به مسائل عمرانی در بیشتر موارد نتیجه سریع نمی دهد، اما در درازمدت تاثیر بسیار مطلوبی بر آینده کشور و معیشت مردم خواهد داشت.
افزایش قیمت بنزین نیازمند سیاست های حمایتی است
اقدام دیگری که دولت پس از توقف پرداخت یارانه به ابتدای زنجیره می تواند انجام دهد، تخصیص بخشی از منابع آزاد شده به پرداخت یارانه ها تا انتهای زنجیره است، بر اساس سیاست های حمایتی که در نظر می گیرد. پرداخت یارانه ها تا انتهای زنجیره می تواند به کاهش برخی از پیامدهای منفی ناشی از افزایش هزینه ها کمک کند.
فراهم آوردن امکان کاهش مصرف بنزین
وقتی از بسته سیاستی صحبت می کنیم به این معناست که به یک عامل نگاه نکنیم و راه حل را تنها در یک بعد مانند افزایش قیمت دنبال نکنیم. بر این اساس است که در کنار راه حل افزایش قیمت باید به این فکر کرد که چگونه مصرف را کاهش دهیم؟ با کاهش مصرف، هدف ما از کاهش پرداخت یارانه محقق خواهد شد. برای این منظور راهکارهای قیمتی و غیر قیمتی متفاوتی وجود دارد که یکی از آنها توسعه خودروهای کم مصرف، هیبریدی و برقی است. توسعه خودروهای کم مصرف، هیبریدی و الکتریکی مزایا و معایبی دارد. اکثر این خودروها وارداتی هستند و برای واردات نیاز به ارز دارند. نیاز به ارز باعث افزایش تقاضا برای ارز خارجی مانند دلار و افزایش قیمت دلار می شود. عواقب افزایش قیمت دلار نیز مشخص است. افزایش قیمت و فشار بر سفره های مردم. از سوی دیگر به دلیل مصرف کم این خودروها، تقاضا برای بنزین کاهش می یابد. در نتیجه کاهش تقاضای بنزین، پرداخت یارانه از سوی دولت کاهش می یابد (اثرات مثبت آن در بالا ذکر شد). البته این خودروها معمولا قیمت بالاتری نسبت به خودروهای پرمصرف دارند; به همین دلیل رانندگان این خودروها برای جابه جایی بار و مسافر کرایه بالاتری را طلب خواهند کرد. همچنین قیمت بالا باعث شده مردم نتوانند این خودروها را خریداری کنند. همچنین مهم است که گرانی به دلیل قیمت خود خودرو نیست، بلکه به دلیل تعرفه هایی با عناوین مختلف از جمله گمرک، مالیات و … به قیمت خودرو اضافه می شود. یکی از دلایلی که این نوع خودروها وارد کشور نشده اند، این است که اگر تعرفه ها را کاهش دهیم و قیمت نهایی خودروها کاهش پیدا کند، تولید داخل تحت تاثیر قرار می گیرد. در حالی که شاهد هستیم حمایت از خودروسازان داخلی چنین نتایج مثبتی را به همراه نداشته است.
سیاست بسته در مقابل خط مشی تک خطی
همانطور که بیان شد، هر یک از اقدامات دولت در رابطه با بنزین یا مسائل دیگر، آثار و نتایج بسیاری دارد. البته عواقبی که ذکر شد تعداد محدودی بود و می توانستیم مشکل را در حوزه وسیع تری ببینیم و عواقب بیشتری را در نظر بگیریم. اما ما فقط سعی کردیم به طور محدود تأثیر عواملی را که مانند قطعات دومینو روی یکدیگر تأثیر می گذارند نشان دهیم. بر این اساس است که می گوییم راه حل عدم تعادل بنزین، سیاست تک خطی مانند افزایش قیمت بنزین نیست، بلکه باید در قالب بسته سیاستی به دنبال حل مشکل باشیم. باید منشا مشکل و مشکل را بررسی کنیم، اقدامات را تعیین کنیم، تأثیر اقدامات را در نظر بگیریم، بررسی کنیم که آیا اقداماتی که در نظر گرفتیم به نتیجه مطلوبی که میخواهیم منجر میشود؟ آثار مثبت و منفی اقدامات چه خواهد بود؟ تدبیری برای کاهش اثرات منفی و در نهایت ورود به مرحله اجرا اندیشید. بنابراین اگر دولت بخواهد مشکل عدم تعادل بنزین را حل کند باید بسته سیاستی خود را تهیه و برای همه مردم به ویژه نخبگان توضیح دهد.
منبع: روزنامه جوان
گفتگو در مورد این post