امید محمدی; بازار: با معرفی خودروهای برقی و برنامه واردات و مونتاژ آن، کارشناسان و فعالان صنعت خودرو بارها از مزایا و معایب خودروهای برقی و هیبریدی در مقایسه با یکدیگر انتقاد کردند، مشکلی که نشان می دهد عده خاصی از مردم از آن سود می برند. حضور خودروهای هیبریدی برای فروش محصولات خود. می گیرند. صرف نظر از مسائل فنی در مقایسه خودروهای برقی و هیبریدی، با توجه به زیرساخت های صنعتی کشور، کدام یک از محصولات ذکر شده به نفع مشتریان است؟ برای یافتن پاسخ این سوال و رفع سردرگمی پیش گفته، با علی میرزایی، کارشناس ارشد استراتژی خودروهای برقی به گفت وگو نشسته ایم:
در کشورهای توسعه یافته، همه ذینفعان باید در انتقال به وسایل نقلیه الکتریکی علاقه داشته باشند تا در اجرای آن مشارکت کنند
* در دنیا قانونگذاران و مجریان چه برنامه ای برای عرضه خودروهای هیبریدی و برقی دنبال می کنند؟ آیا استفاده از خودروهای پاک در کشورهای توسعه یافته چالش هایی دارد؟
در کشورهای پیشرفته همه ذینفعان باید در گذار به خودروهای برقی علاقه داشته باشند تا در اجرای آن مشارکت داشته باشند، واضح است که قانونگذار، مجریه، خودروساز و مصرف کننده هر کدام دیدگاه منحصر به فردی دارند. قانونگذاران با درک شرایط کشور، اهداف اجتماعی و اقتصادی قوانین گذار را تعیین می کنند و در کنار آن کارشناسان بهداشت محیط و جامعه به دنبال نتایج قابل اندازه گیری ملموس هستند. بدون شک برای اشاعه فرهنگ نوآوری اول خودروسازان باید از وضعیت مناسب و منافع مالی برای ترویج فناوری های جدید برخوردار باشند. مصرف کنندگان نباید بار مالی ناشی از تغییرات بیش از حد فناوری را تحمل کنند. قوه مجریه یا دولت با تدبیر خود باید تلاش کنند تا انسجام اکوسیستم جدید را ایجاد کنند، مثلاً اگر تحولات آمریکا را در نظر بگیریم، قانونگذاران برنامه ای در پیش دارند تا در سال 2030 حدود 50 درصد از کل کشور بازار خودرو در اختیار محصولات تمام برقی خواهد بود. .
در همین حال، خودروسازان بزرگی مانند تویوتا هنوز در مورد طرح آمریکا برای سهم 50 درصدی خودروهای برقی تردید دارند، ژاپنی ها معتقدند که تنها 30 درصد از بازار مذکور الکتریکی خواهد بود. مدیرعامل تویوتا در آمریکای شمالی اخیراً این پیشبینی را انجام داده و اعلام کرده است. اعتقاد تویوتا در بازار آمریکا ایجاد سهم 30 درصدی است و اگر این موضوع اشتباه گرفته شود، ممکن است مجبور به خرید اعتبار برای تولید خودروهای غیربرقی باشیم. تویوتا معتقد است که این رویکرد ارزان تر و بهتر از سرمایه گذاری گسترده تر در خودروهای الکتریکی است.
* به نظر شما پیش بینی تویوتا در 5 سال آینده محقق می شود؟
هر یک از این کشورها بر اساس منافع خود عمل می کنند، تصور تویوتا نشان می دهد که بازار آمریکا سبدی متفاوت از فناوری های مختلف پیشرانه خواهد داشت و سودآوری این شرکت مهم ترین عامل برای تصمیم گیری مدیران است. شاید این تفاوت ها عجیب به نظر برسد، اما اختلاف نظر خودروساز و قانونگذار بسیار طبیعی است و تنها بر پیچیدگی تحولات بازار خودروسازان آینده تاکید دارد.
* عرضه و تقاضا می تواند نقش کلیدی در پیش بینی یا حتی تغییر قوانین ایالات متحده داشته باشد؟
بدون درک اهمیت همگنی عرضه و تقاضا برای خودروهای برقی، کاربر بیقرارتر می شود و وظیفه هر سازمانی است که بر اساس منافع خود برنامه ریزی کند. تویوتا امکان دستیابی به 50 درصد از سهم بازار تا سال 2030 را زیر سوال می برد، اما دولت ایالات متحده هدف فروش 50 درصدی خودروهای الکتریکی تا سال 2030 را برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای با اقدامات نظارتی جدید دنبال می کند. تویوتا استراتژی تولید خود را مطابق با قوانین ایالات متحده و بر اساس مطالعات بازار انجام می دهد. به طور مشابه، قانونگذاران ایالات متحده اهداف انتشار را بر اساس منافع اجتماعی-اقتصادی و حتی اهداف ژئوپلیتیکی تعیین می کنند. نکته مهم این است که در این میان قانونگذار آمریکایی نگران سود خودروساز (تویوتا) نیست و تویوتا نگران اهداف قانونگذار نیست. مشتریان این بازار خود را تحت فشار مالی برای تغییر نمی دانند.
در ارزیابی ارزش یک فناوری برای ورود به بازار هر کشور، توجه به اهداف دولت، جدیت قانونگذار و وضعیت مالی فعلی خودروسازان در این امر نقش اساسی دارد.
* دولت ها چگونه باید برای توسعه خودروهای برقی برنامه ریزی کنند تا همه بازیگران و ذینفعان متحمل ضرر نشوند؟
هنگام ارزیابی ارزش یک فناوری برای ورود به بازار هر کشور، توجه به اهداف دولت، جدیت قانونگذار و وضعیت مالی فعلی خودروسازان نقش اساسی دارد. تعیین اهداف واقع بینانه برای پذیرش وسایل نقلیه الکتریکی برای همه ذینفعان ضروری است. اما در نهایت، چشم انداز دقیق یک کشور، به همراه ترجیحات مصرف کننده، ملاحظات هزینه، و پویایی بازار، نرخ پذیرش خودروهای الکتریکی را شکل می دهد. در حالی که دیدگاه های متفاوت ذینفعان طبیعی است، نباید از یک خودروساز بخواهیم که به جای قانونگذار افکار و دغدغه های قانونگذار را داشته باشد، نباید از قانونگذار بخواهیم که بار زیان خودروساز را در نظر بگیرد. از سمت زنجیره تامین بدون پشتیبانی و عدم مدیریت ریسک نمی تواند زیرساخت های لازم برای سرمایه گذاری را فراهم کند و در نهایت نباید انتظار داشت که مشتریان هزینه های ناشی از ناکارآمدی را پوشش دهند.
* موفقیت گذر از خودروهای بنزینی یا دیزلی به خودروهای پاک چگونه ایجاد می شود؟
موفقیت انتقال از وسایل نقلیه سوخت فسیلی و حرکت به سمت الکتریکی سازی به ذینفعان، شواهد علمی و ارزیابی بازار از اهداف بستگی دارد. وجود چشم انداز قوی اقتصادی با محوریت تصمیم گیری برای انتخاب فناوری توسط قانونگذار می تواند مثمر ثمر باشد. به عبارت ساده تر، اگر ذینفعان برای یکدیگر تصمیم نگیرند و به طور هم افزایی عمل نکنند، انتقال به خودروهای الکتریکی منجر به پیروزی خواهد شد.
اما متأسفانه در کشور هنوز قانونگذار و مجریه زمین بازی را با قوانین بالادستی مشخص تعریف نکرده اند. خودروسازان ملی ما هنوز راه زیادی برای تبدیل زیان به سود دارند، زنجیره تامین داخلی نیز با تحولات جدید سردرگم شده است و مشتریان نباید بار مالی و سردرگمی زیست محیطی را متحمل شوند. مشکل بازار خودروی ایران گذر از یک فناوری به فناوری دیگر نیست، بلکه چالش این است که ذینفعان بیشتر به نقش دیگران فکر می کنند تا نقش خودشان!
گفتگو در مورد این post